نوشته شده توسط : زپو

 ديوارهاي موازي


“رديف هاي موازي از دو سري ساختمان معرف اصطلاحي است كه ما به عنوان خيابان شناخته ايم. خيابان مملو از ساختمان هاست. خيابان خانه ها را از هم جدا مي كند و آنچه كه ما را قادر مي كند تا از يك خانه به خانة ديگر برويم. يا در طول خيابان از ميان خيابان.

جرج پرك. ترجمه شده توسط استتوروك

انواع فضاها و ساير مقالات، (1974)

صفحه 450 و 1997


عنوان صفحه: در بعضي از ساختمان ها فضا با استفاده از ديوارهاي موازي سازماندهي مي‌شود.

يكي از آسانترين ، قديمي ترين و هنوز قابل استفاده ترين استراتژي هاي معماري استفاده از ديوارهاي موازي و مستقيم است. اين استراتژي منطبق بر معماري هاي قبل از تاريخ است و تا كنون ادامه يافته است. معمارها تمام امكانات آن را درست در اول قرن بيستم جستجو كردند. به نظر نمي‌آيد كه پتانسيل اين استراتژي خسته كننده و غير قابل استفاده شده باشد.

جذابيت واقعي اين ترتيب و استراتژي كاملاً ساده و غير پيچيده در سادگي ساختاري آن است و اين روش ساده ترين راه براي پوشاندن سقف بين دو ديوار موازي است.

اگر چه اين روش ساده و بي تكلف است اما استفاده از ديوارهاي موازي هم ظرافت هاي مربوط به خود را دارد. هنگامي كه ما به معماري هاي قديمي نگاه مي كنيم از وجود آنهمه خلاقيت و ظرافيت و باريك بيني متعجب مي شويم. آنچه را كه باعث شگفت ما شده است مي تواند هنوز مانند  الگويي در دسترس و قابل استفاده اي براي طراحي و جستجوي ما باشد.

در فصل «هندسه هاي وجود» و در بخش ويژه «شش جهت بعلاوة مركز چنين گفته شده است كه معماري زميني (خاكي) از چند  جهت به زمين، آسمان، چهار جهت افقي و عقيدة مركز مربوط مي شود.

استراتژي ديوارهاي موازي به ويژه مربوط است به چهار جهت افقي. و علت وجود اين قدرت، تسلط آن بر اين جهت هاست. در روش هايي كه مي تواند باعث احساس امنيت، جهت و كانون شود. محافظت داخل از باران و نور خورشيد توسط سقف فراهم مي شود. البته با استفاده از ديوارهاي كناري، كه مي‌توان جهت راهرو را به دو سمت “عقب” و “جلو” و يا با افزودن يك ديوار پشتي غيرساختاري به يك جهت جلو محدود كرد و در نتيجه ساختماني را بنا كرد كه تقريباً مانند يك غار است.

علم جهت و حركت به وسيلة فضاي محدود بين ديوارها مشخص مي شود. خط و جهت در هر سوي مي تواند قرار بگيرد به صورت مستقيم بين ديوارها، و يا مي‌توان آن را در ارتفاع داخل ساختمان به اوج رساند و با استفاده از ديوار پشتي خاتمه داد.

تمام مشخصه هاي استراتژي ديوار موازي را مي توان در همة ساختمان هاي باستان ملاحظه كرد.

در قرن نوزدهم ميلادي “هنريش اشليمان” باستانشانس شهري را كشف كرد كه گمان مي‌رفت شهر قديمي “تروي” باشد كه برخواسته هاي داستانهاي مشهور “هنر است. تعدادي از بناها بر طبق ديوار موازي “سمت راست بالاي صفحه ” ساخته شده بودند. سر در ساختمان نيز از ديوارهاي موازي بنا شده بود.

اگر چه كه خانه هاي شهر باستاني “تروي” براساس اجاق هايشان متمركز شده بود، آنها در خانه هايشان قدرت تمركز ديوارهاي موازي را نشان نداده بودند. كه منجر به تركيب خط و مسير جهت، همگرايي خط هاي منظره و چارچوب تشكيل شده به وسيلة ديوارها و سقف بالا و زمين زير مي شد.

وينسنت اسكولي (Vincent scully) در كتابش “زمين، مقبره و خداها به اين نتيجه مي رسد كه يونان باستان علم جهت و تمركز را براي ايجاد خانه هايشان با استفاده از ديوارهاي موازي استفاده كرده اند تا ساختمان هايشان را به محل هاي مقدس نوك كوهها مربوط كنند. ارتفاع ساختمانهايي كه سقفشان يكپارچه سنگي است (شكل زير) نشان دهندة كشف استراتژي ديوارهاي موازي در دوران باستان است. بعضي از نمونه هاي اوليه بدون شكل مشخص هستند (شكل سمت چپ) قرار گرفتن متعادل يك تكه سنگ عظيم بر روي تكه سنگ هاي ايستاده خود شاهدي بر اين ادعاست. مثال هاي بعد (تصويرهاي پايين) حتي تجربه اسكلت هاي ساختمانهاي راست گوشه را با ديوارهاي موازي شرح داده است. به نظر مي رسد كه پيشرفت و تكامل انسان در غارهاي بدون شكل آغاز شد كه زاييدة فرم ساختاري (هندسة ساختن) و نتيجه بخش تأثيرهاي معماري است.

نقشة هر كدام از اين خانه هاي تروژاني بيانگر الهام يك جفت ديوار متوازي در ذهن معمار بناهاست. روشن است كه نوع قراردادن پشت و ورودي ديوارها در انتهاي ديوارهاي كناري قرار گرفته است. بزرگترين خانه ها به نظر نرمال ترين خانه ها است. با تنها يك خانه كه محل اجاق است. خانه هاي كوچك ديگر داراي دو اتاق هستند با ديوارهاي متقاطع اتاق هاي پشتي احتمالاً اتاق هاي خواب بوده اند. توجه كنيد كه معمارهاي اين خانه ها به امكان استفاده از يك ديار براي ايجاد دو خانه توجه نكرده است. به جز در يك مورد، در مكاني كه شكاف به اندازه كافي بزرگ است تا از آن فضا به عنوان راهرو با يك ورودي استفاده شود يك مكان بدون استفاده يا فضاي “مرده” بين خانه ها وجود دارد.

استراتژي ديوارهاي مساوي (موازي) زير ساخت ساختارهاي فضايي بناهاي مقبره هاي يونان باستان بود و همچنين بناي كليساها و قصرهاي سلطنتي.

ديوارهاي موازي همچنين زيربناي معماري مقبره هاي يونان شد. كه از آن محورها به وسيله ديوارهاي موازي داراي يك منظرة متقاطع هستند. (شكل بالا) كليساي به سبك رومي را نشان مي دهد كه در آن منظرة ديوارها محور را بر روي يك محراب تا آخر جايگاه مقدس متمركز كرده است. (در سمت چپ پايين صفحه) يك كليسا مربوط به قرون وسطي كه جايگاه محراب را همانگونه مشخص كرده است. اما با يك طاق نماي مصنوعي و ساختاري از يك سقف كه داراي پايه و محافظ و تكيه گاه است. از طريق سفسطة استراتژي ديوار موازي، وجود ستون هاي دروني و بيروني (ساختن رديف ستون هاي اطراف تراس، قسمت وسيع سالن كليسا و قسمت هاي پهلويي كليسا ) و سپس الحاق كردن پنجره براي نورپردازي كردن و  تكيه گاه ها براي مقاوم سازي ، در‌مي يابيم كه كليساهاي بزرگ قرون وسطي دستمايه هاي مشركان و بت پرستان قرون وسطي است و...

خرید و دانلود  ديوارهاي موازي




:: برچسب‌ها: پروژه , رایگان , دانلود , ورد , word , دیوارهای موازی , ساختمان سازی , مقاله , مقاله ساختمان سازی ,
:: بازدید از این مطلب : 45
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 31 ارديبهشت 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : زپو

 ساختمان سازی


مقدمه

امروزه مطالعه و تحقيق روي رفتار سازه ها به منظور دسترسي به حداكثر ايمني، همزمان با معيارهاي در سراسر جهان رشد فزاينده اي يافته است. به طوريكه آزمايش روي تك تك اجزاء و يا تركيبي از چند جزء يك سازه، در مقياسهاي بزرگ و واقعي، يك از مهمترين و اساسي ترين نكات مورد توجه پژوهشگران صنعت ساختمان است.

وسايل آزمايشگاهي موجود در كشور ما را ملزم مي سازد كه روي نمونه هاي با ابعاد كوچك و يا نمونه هايي با مقياس كوچك آزمايشهايي صورت گيرد كه اين كار حداكثر مي تواند گوياي رفتار تك تك عناصر تشكيل دهندة سازه بدون در نظر گرفتن عملكرد واقعي آنها در سازة اصلي و در كنار ديگر عناصر ساختمان باشد و بررسي نحوة تاثير بعضي از عوامل موثر بر موضوع مورد مطالعه محدود گردد.

عملكرد نمونه مورد آزمايش به نكاتي كه اهم آنها به قرار زير است، بستگي دارد:

      ü        هندسه سازة

      ü        اندازة سازه

      ü        استفادة همزمان از مصالح گوناگون در كنار يكديگر

      ü        تاثير نوع اتصال و پيوستگي اجزاء و مصالح به يكديگر

لذا در هنگام آزمايش بياد موارد فوق كاملاً مدنظر گرفته شود، تا نتايج حاصل، واقعي و با درصد بالايي قابل اعتماد باشند. به عنوان مثال، ‌براي بررسي رفتار يك پل بايستي تنشها و تغيير شكلهاي ناشي از نيروهاي شامل وزن پل، تردد وسايل نقليه، ارتعاشات، باد، تغييرات درجحه حرارت و … در نظر گرفته شوند.

شايان ذكر است، كه تمامي اينها با آزمايشهاي سادة كششي و فشاري، روي يك قسمت كوچك از نمونة مصالح به كار فته در يك عضو از سازة پل بدست نمي آيد.

همين طور استفاده از فرمولهاي محاسباتي و تعميم آنها به نكات تازه و ناشناخته، ما را ملزم مي سازد كه اعضاي واقعي سازه و يا در مواقعي حتي،‌خود سازه را تحت اثر بارهاي بهره برداري مورد آزمايش قرار دهيم، تا بتوان براساس نتايج آزمايش به آگاهيهاي معتبري دست يابيم.

داشتن اطلاعات دقيق و معتبر بخصو براي توليد انبوه حايز اهمت فراوان است. با توجه به مشكلات گوناگون در جوامع بشري، كه صنعت ساختمان به سوي توليد انبوه روي آورده است، طرح يك عضو سازه اي با ظرفيت باربري بيش از حد لازم، علاوه بر اتلاف مصالح با ارزش ساختماني، زيانهاي اقتصادي فراواني به دنبال خواهد داشت.

از سوي ديگر، تكيه بر آزمايشهاي كلاسيك سازه اي، عدم آگاه دقيق از كاركرد هماهنگ اجزاي يك سازه و به فرمولهاي به دست آمده و نتايج تجربيات گذشته بسنده‌كردن، راه را براي پژوهشهاي آتي و پيشرفت، مسدود خواهد كرد.

با وجود اينكه روشهاي عددي مثل روش المانهاي محدود، ابزار خوبي جهت مطالعه رفتار سازه هاي ساختماني هستند و بسياري از پيش بيني هاي طراحي، نظريات و توصيه‌ها بر پاية نتايج آنها استوار است. با وجود اين، استفاده از همين روشها هم، فرضياتي ساده كنده كه گاهي دور از واقعيت اند را شامل مي شود.

باتوجه به موارد مذكور، به گوشه اي از اهميت كاربرد استفاده از آزمايشگاه سازه پي مي بريم. به طوري كه حتي، بسياري از كشورهاي جهان سوم مانند اندونزي، يمن، عربستان، الجزاير، تونس و سنگاپور نيز اقدام به راه اندازي چنين آزمايشگاه هايي در كشورهاي خود كرده اند.

ايران در ميان كشورهاي در حال توسعه، نخستين كشوري بود، كه پژوهشگران آن به مطالغه و پژوهش در زمينه هاي علمي، روي آوردند. ولي به علت كمبود امكانات و تجهيزات آزمايشگاهي، پژوهشهاي در دست مطالعه، روند مطلوب را نداشته و در بسياري از موارد به حال تعليق درآمده اند. امروزه، براي تحقيق در زمينه هاي سازه ها، از دو روش بنيادي به شرح زير كه در آزمايشگاههاي انجام مي پذيرد، استفاده مي شود:

اول : آزمايش اعضاي سازه با اندازة واقعي در ماشين هاي آزمايشي (يونيورسال تست) با ظرفيت زياد و ابعاد بزرگ.

دوم: آزمايش سازه با اندازه واقعي آن با استفاده از يك سيستم معادل، شامل كف قوي[1] ، قابهاي بارگذاري[2] و تجهيزات تكيه گاهي[3].

در پايان، ذكر اين نكته را لازم مي داند كه وقتي درباره اهميت آزمايش در مقياسهاي بزرگ سخن به ميان مي آيد معنايش اين نيست، كه همواره به چنين آزمايشهايي (با صرف وقت و هزينه زياد) نياز داريم، بلكه اين گونه آزمايشگاه را وقتي تأئيد نهايي مورد نياز باشد، يا اينكه بخواهيم تئوريهاي موجود را اصلاح كرده و شناخت دقيقتري از رفتار سازه به دست آوريم، انجام مي دهيم.

هدف

به منظور آزمايش بر اجزاي ساختماني در اندازه هاي حقيقي و بزرگ و بررسي رفتار آنها، احداث آزمايشگاه سازه در مراكز علمي و دانشگاهي كشور، امري ضروري و اجتناب ناپذير است.

از جمله مهمترين عناصر تشكيل دهنده يك آزمايشگاه سازه، كف قوي و قابهاي استوار شده بروي آن است. هدف از پروژه مورد بحث در اين گزرش طرح يك كف قوي و سازه هاي مربوط به آن و همچنين تحقيق بر روي مصالح جهت ساختن اين گونه كف قوي است كه ايجاد يك آزمايشگاه سازه مجهز را توصيه مي نمايد.


فصل اول

معرفي كفهاي قوي و ملحقات آن

 

 

 

 


1-1- مقدمه

آزمايشگاههاي تحقيقاتي سازه كه در اغلب كشورهاي جهان ساخته شده، داراي امكانات گوناگون و پيشرفته اي هستند. اين آزمايشگاه ها، براي تحقيق و مطالعه پژوهشگران تسهيلات لازم را فراهم مي آورند و حصول نتايج مطمئن و واقعي را ممكن مي سازند. از جمله تجهيزات ضروري براي مجهز ساختن و راه اندازي آزمايشگاه سازه عبارتند از:

      ü        كف قوي

      ü        ديوار قوي[1]

      ü        قابهاي بارگذاري

      ü        ماشينهاي آزمايشي (يونيورسال تست)

      ü        تجهيزات تكيه گاهي

      ü        سيستم هاي كنترل كامپيوتري

      ü        سيستمهاي هيدروليكي و جكها

با بررسيهاي انجام شده از مراكز علمي و تحقيقاتي كشور، مشخص شد كه در كشور ما نه تنها براي آزمايش خود سازه، بلكه حتي براي آزمايش اعضاي آن در اندازه واقعي خود، آزمايشگاهي وجود ندارد و احساس مي شود كه براي فراهم نمودن زمينه هاي جديد تحقيقاتي وجود آزمايشگاههاي سازه لازم و ضروري است، و گام اول در راه ايجاد چنين آزمايشگاهي، بايد در جهت داشتن يك كف قوي و مناسب باشد، تا بتواند نيازهاي پژوهشگران را از نظر ابعاد و ظرفيتهاي بارگذاري گوناگون تأمين كند.

اين فصل به معرفي انواع كفهاي قوي، قابهاي بارگذاري و مثالي از يك آزمايشگاه سازه مي پردازد.

1-2- خلاصه اي از پيشرفتهاي جهاني در اين زمينه

براي انجام دادن مطالعه و تحقيق روي رفتار سازها و عملكرد اجزاي آنها، اصولاً‌دو روش موجود است.

روش اول، كارهاي آزمايشگاهي و روش دوم، كارهاي تحليلي و آناليتيكي است. در روش آزمايشگاهي، مقياس اجزاي سازه تعيين و ساخته مي‌شوند و پس از پيوستن آنها به هم و ايجاد سازه هاي موردنظر، سازه ها تحت انواع بارگذاريها و حالات تكيه گاهي مورد آزمايش قرار مي گيرند و سرانجام نتايج با رفتار واقعي سازه ها تصحيح مي‌شوند.

در روش تحليلي از فرمول هاي خالص رياضي حاصل از پديده هاي فيزيكي مدل شده جهت يك آناليز عددي به كمك كامپيوتر استفاده مي شود.

امروزه آزمايشگاه هاي تحقيقاتي سازه كه در اغلب كشورهاي جهان ساخته مي شوند داراي امكانات گوناگون پيشرفته اي هستند. مثلاً آزمايشگاه بزرگي كه براي دانشگاه شهر سرپونگ[2] در كشور اندونزي تاسيس شده است. داراي امكانات متعددي براي آزمايش روي مصالح، اجزاء سازه، و سازه‌هاي واقعي است. در اين آزمايشگاه كه مساحت ساختمان آن بالغ بر 8800 مترمربع است. يك كف قوي بتن آرمه به ابعاد 40 متر در 40 متر (1600 مترمربع) ساخته شده است. در اين آزمايشگاه علاوه بر قابهاي بارگيذاري نصب شده روي كف قوي با ظرفيت باربري KN 4000، تجهيزات ديگري نيز ساخته شده است كه قسمتهاي مختلف آن به شرح زير است:

-         آزمايشگاه ماشين‌هاي كوچك آزمايشگاهي

-         آزمايشگاه دستگاههاي آزمايشي استاندارد

-         آزمايشگاه دستگاههاي آزمايشي استاتيكي

-         آزمايشگاه تست‌هاي غيرتخريبي NDT

-         آزمايشگاه ماشين‌هاي تشديد

-         آزمايشگاه اندازه‌گيري وارفتگي و افت مصالح

-         آزمايشگاه اشعه ايكس و ايزوتوپ

-         آزمايشگاه متالوگرافي و عكسبرداري

-         كارگاههاي جوشكاري، مكانيكي و الكترونيكي

كليه اين قسمتها داراي سيستم تغذيه روغن هيدروليك تحت فشار مركزي است. در ضمن يك سيستم كامپيوتري مركزي تمام عملياتي را كه انجام مي‌گيرد در كنترل دارد.

همين‌طور در آزمايشگاه سازه دانشگاه شهر بوخوم[3] در آلمان، يك كف قوي به مساحت 300 متر مربع وجود دارد كه قادر است ستونهاي تا ارتفاع 10 متر را زير بار فشاري MN 20 و يا بار كششي MN 10 و يا تحت بار ديناميكي MN8+ قرار دهد.

1-3- معرفي كفهاي قوي

كف قوي، سازه اي است صلب كه داراي تجهيزات مخصوص براي نصب و مهار قابهاي بارگذاري و تجهيزات تكيه گاهي است.

اعضاي سازه و يا خود سازه با ابعاد دواقعي و يا مدل كوچكتر شده اش بروي اين كف قوي و در زير قابهاي بارگذاري تحت آزمايشهاي گوناگون استاتيكي و ديناميكي فشار، كشش و خمش قرار مي گيرد، تا ظرفيت باربري و عملكرد مصالح گوناگون در كنار يكديگر در نقاط مختلف سازه و در اتصالات بررسي و مطالعه شود.

كف قوي معمولاً‌براساس 51231 DIN طرح مي شود. طراحي يك كف قوي مخصوصاً بستگي به حالت محلي براساس نيروهاي اعمال شده به آن دارد.

كف قوي در سه تيپ مختلف ساخته و عرضه مي شود:

1.كف قوي تمام فولادي

2.كف قوي بتن آرمه

3.كف قوي بتن پيش تنيده

دو مورد آخر (رديفهاي 2و3) داراي شبكه بولت اي فولادي جهت مهار و مونتاژ قابهاي بارگذاري و تجهيزات تكيه گاهي هستند كه بست قورباغه اي[4] ناميده مي شود.

جايي كه ابعاد نمونه كوچك است و لنگرهاي خمشي نسبتاً كم هستند. كف قوي فولادي مناسبتر و سيستم مهار و مونتاژ قابهاي بارگذاري ريلي است. در حاليكه ابعاد نمونة مورد آزمايش اگر بزرگتر باشند، لنگرهاي خمشي بزرگي اعمال مي شود و كف قوي پيش تنيده مناسبتر است.

معمولاً كفهاي قوي را همراه را با يك ديوار قوي مي سازند كه كفهاي افقي براي آزمايش سازه ها تحت اثر بارهاي قائم و ديواره هاي قائم جهت آزمايش سازه ها، تحت اثر نيروهاي افقي مورد استفاده قرار مي گيرند.

در آزمايشگاههايي كه كفهاي قوي و ديواره هاي قوي باهم ساخته مي شوند. معمولاً‌ ديواره بروي يكي از اضلاع كناري كف قرار مي گيرد، ولي بسته به نوع آزمايش مي‌‌تواند در هر محل مناسبي طراحي و اجرا شود. قابهاي بارگذاري با روشهاي گوناگون كه مفصلاً شرح داده خواهد شد روي كف قوي نصب و مهار مي شوند. همچنين تجهيزات تكيه گاهي نيز براي آزمايش هاي خمش روي كف به همان ترتيب نصب و مهار مي‌گردند.

1-4- معيارهاي طراحي كفهاي قوي

معيارهايي كه در طرح يك كف قوي مي توان در نظر گرفت، عبارتند از:

1-4-1- مصالح ساخت كفهاي قوي

كفهاي قوي را بسته به نوع شكل سازه اي و همچنين ابعاد و موارد مصرف آنها مي‌توان از فولاد، بتن آرمه، بتن آرمه پيش تنيده، بتن آرمه مختلط با فولاد ساخت.

1-4-2- ابعاد كف قوي

ابعاد كفهاي قوي تابعي از اندازة قطعاتي هستند كه بايد تحت آزمايش قرار گيرند. بايد در نظر داشت كه قطعات متعددي ممكن است به طور همزمان مورد آزمايش قرار بگيرند. همچنين بايستي طول به عرض كف، طوري رعايت شود كه پايداري سازه كف بر اثر بارهاي وارده تأمين گردد.

در حالتي كه كف قوي از نوع بتن پيش تنيده يا بتن آرمه باشد، انتخاب صحيح ابعاد كف حايز اهميت است. زيرا ابعاد اين نوع كفها، ابعاد ساختمان آزمايشگاه را تعيين مي‌كنند. همچنين محل نصب ساير تجهيزات آزمايشگاهي در ارتباط با محل استقرار كف قوي خواهد بود.

چنانچه در نظر داشته باشيم در يك ساختمان آزمايشگاه موجود، يك كف قوي بسازيم و يا ابعاد كف موجود را گسترش دهيم، در صورتي كه كف موردنظر از بتن آرمه يا بتن پيش تنيده باشد، بعلت مشكلات اجرايي امكان پذير نخواهد بود.

براي ساختن اين نوع كفها زيرسازيهاي بخصوصي تدارك ديده مي شود كه امكان اجراي آن در يك ساختمان موجود با دشواري صورت خواهد گرفت.

همچنين ساختن يك كف قوي از اين نوع، عمليات ساختماني حجيمي را به همراه دارد كه اجراي آن در زير سقف يك آزمايشگاه مشكلاتي را بوجود مي آورد.

گسترش كفهاي موجود نيز از نظر تأمين يكپارچگي كف و مشكلاتي كه در تدارك آزمايشهاي دقيق بوجود خواهد آورد، نامممكن خواهد بود، بخصوص در مورد كفهاي پيش تنيده به جهت مسيرهاي انتخاب شده براي كابل هاي پيش تنيدگي (تندان)، گسترش كف عملي نمي باشد.

بنابراين در طرح ابعاد يك كف قوي از نوع بتن آرمه يا بتن پيش تنيده بايستي نيازهاي موجود و خواسته هاي قابل پيش بيني در نظر گرفته شود.

1-4-3- شكل سازه اي كفهاي قوي

كفهاي قوي از نظر شكل سازه اي به سه دسته به شرح  زير تقسيم مي شوند:

      ü        كفهاي قوي با سيستم يك بعدي

      ü        كفهاي قوي با سيستم دو بعدي

      ü        كفهاي قوي با سيستم سه بعدي

1-4-3-1- كفهاي قوي با سيستم يك بعدي (خطي)

اين گونه كفها به منظور آزمايشهاي خمش روي تيرهاي فلزي، بتني، چوبي و … ساخته مي شوند. قابهاي بارگذاري بروي اين كفها، فقط در امتداد طولي كف جابجا مي‌شوند و از اين رو بايد به هنگام طرح كف، چگونگي كار آن را كاملاً در نظر گرفت. كشل مقطع كفهاي قوي با سيستم يك بعدي طبق آيين نامه 51231 DIN يكي از چهار شكل به شرح زير است:

مقطع مربع مستطيل توپر    ، مقطع مربع مستطيل توخالي    ، مقطع I شكل    ، و مقطع H شكل   .

جنس مصالح كفها قوي با مقطع مربع مستطيل توپر عموماً بتني است. اما كفهاي قوي در سه مورد ديگر (مقطع مربع مستطيل توخالي، مقطع I شكل و مقطع H شكل) تماماً از فولاد ساخته  مي شود. از معيارهاي انتخاب مقطع هاي گوناگون ...


خرید و دانلود  ساختمان سازی




:: برچسب‌ها: رایگان , دانلود , مقاله , پروژه , پروژه ساختمان سازی , مقاله پروژه ساختمان سازی , ورد , word , معماری , مقاله ساختمان سازی , مهندسی ,
:: بازدید از این مطلب : 36
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 25 ارديبهشت 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : زپو

 اجرای ساختمان مسکونی شهرک لاله


. خاک برداری:

قبل از شروع هر نوع عمليات ساختماني بايد زمين محل ساختمان بازديد شده و وضعيت و فاصله آن نسبت به خيابان ها و جاده هاي اطراف و همچنين چگونگی دسترسي به خيابان های اصلی مورد بازرسي قرار گيرد. بعد از بررسی های کافی و در صورت نبود مشکل اقدام به آغاز پروژه می نماييم. در اين بررسی ها بايد دقت شود تا ما مشکلی از لحاظ ورود و يا خروج ماشين آلات نداشته باشيم و ضمنا جای کافی برای مصالح پای کار فراهم کنيم. سپس نوبت به خاک برداری می رسد .برای انجام این عمل از ماشیت آلات ساختمانی مانند لودر استفاده می شود .لودر خاک های اضافی را یرداشته و به وسیله کامیون از محل خارج می کنند.

 

2. پياده سازی نقشه

 پس از بازديد محل وريشه‌كني ، نوبت به پياده کردن نقشه بر روی زمين می شود. منظور از پياده كردن نقشه يعني انتقال نقشه ساختمان از روي كاغذ بر روي زمين به وسيله ابزار آلات در دسترس با ابعاد اصلي به طوري كه محل دقيق پي ها و ستون ها و ديوار ها و عرض پي ها روي زمين به خوبي مشخص باشد. بايد دقت داشت که اين مرحله يکی از مهمترين مراحل ساخت می باشد چرا که کوچکترين اشتباهات در اين مرحله قابل صرفنظر نبوده و اگر اين خطا ها از مقدار مجاز آيين نامه ای بيشتر باشد ، بايد اقدام به تخريب کل ساختمان کرد. حال براي پياده كردن نقشه دو راه داريم اگر ساختمان مهم و بزرگ بود می بايست از دوربين هاي نقشه برداري استفاده شود ولي براي پياده كردن نقشه ساختمان هاي معمولي و كوچك از متر و ريسمان بنايي می توان بهره برد که دقت لازم برای کارهای معمولی را دارند. براي پياده كردن نقشه با متر و ريسمان كار ابتدا بايد محل كلي ساختمان را روي زمين مشخص نموده و بعد با كشيدن ريسمان كار به  يكي از امتداد هاي تعيين شده و ريختن گچ ، يكي از خطوط اصلي ساختمان را تعيين کرد و بعد خطوط ديگر را با همين روش مشخص مي كنيم . البته برای ايجاد زاويه ی قايمه می توان از اعداد فيثاغورثی بهرا برد مانند اعداد 3و4و5 که در آن دو تای اولی اضلاع جانبی اند و عدد آخر که از همه بزرگتر می باشد مقدار عدد وتر می باشد

عرض و طول و عمق پي ها كاملا بستگي به وزن ساختمان و قدرت تحمل خاك محل ساختمان دارد در ساختمان هاي بزرگ قبل از شروع كار بوسيله آزمايشات مكانيك خاك قدرت مجاز تحملي زمين را تعيين نموده واز روي آن محاسبات ابعاد پي را تعيين مي نمايند ولي در ساختمان هاي كوچك كه آزمايشات مكانيك خاك در دسترس نيست بايد از مقاومت زمين در مقابل بار ساختمان مطمئن شويم . اغلب مواقع قدرت مجاز تحملي زمين براي ساختمان هاي كوچك با مشاهده خاك پي و ديدن طبقات آن و طرز قرار گزفتن دانه ها به روي همديگر يا با ضربه زدن به وسيله كلنگ به محل پي قابل تشخيص مي باشد .

3. گود برداری

در اين قسمت از عمليات اقدام به خاکبرداری محل نقشه می شود تا به خاک بکر رسيد. انجام اين عمل به آن علت است که همانطور که گفتيم زمين ، بار کلی ساختمان را تحمل می کند لذا بايد پی ها بر روی يک سطح محکم و بدون رانش قرار بگيرد تا در آينده پس از اتمام پروژه و در نتيجه ی بارگذاری ، پی ها نشست بيش از حد نداشته باشند و يا اينکه نشستهای متفاوت داشته باشند. البته اگر زمين موجود ، بدون خاکبرداری ، بکر باشد ، باز هم بايد اقدام به گودبرداری کرد. اين عمل بدان علت است که همانطور که می دانيم پی از قسمتهای مهم سازه می باشد. و جنس آن از بتن می باشد همانطور که می دانيم بتن از دو المان آرماتور آهنی و ملات سيمان ماسه شن تشکيل شده است. آهن در مقابل سولفاتها و موادی همچون کلر و آب حساس است و در صورت وجود اين عوامل در کنار آهن ، آهن زنگ زده و مقاومت فشاری و کششی خود را از دست می دهد. همچنين ملات سيمان هم در مقابل آب ضربه پذير است و مقاومت خود را از دست می دهد. بنابر اين سطح زيرين پی ها بايد حداقل 1.5 الی 2 متر پايين تر از تراز کف زمين باشد.

در موقع گودبرداري چنانچه محل گودبرداري بزرگ نباشد از وسائل معمولي مانند بيل و كلنگ و فرقون ( چرخ دستي ) استفاده مي گردد , براي اين كار تا عمق معيني كه عمل پرتاب خاك با بيل به بالا امكان پذير است ( مثلاً 2 متر ) عمل گود برداري را ادامه مي دهند و بعد از آن پله اي ايجاد نموده و خاك حاصله از عمق پائين تر از پله را روي پله ايجاد شده ريخته و از روي پله دوباره به خارج منتقل مي نمايند . براي گود برداري هاي بزرگتر استفاده از بيل و كلنگ مقرون به صرفه نبوده و بهتر است از وسايل مكانيكي مانند لودر و غيره استفاده شود . در اين گونه موارد براي خارج كردن خاك از محل گود برداري و حمل آن بخارج كارگاه معمولاً از سطح شيبدار استفاده مي گردد . بدين طريق كه در ضمن گودبرداري سطح شيبداري در كنار گود براي كاميون و غيره ايجاد مي گردد كه بعد از اتمام كار اين قسمت بوسيله كارگر برداشته مي شود .


استفاده از دستک و سازه نگهبان :

 برای اینکه در هنگام گود برداری دیوار همسایه

نشست نکند وپی آن دچار لغزش نشود ،از دستک و سازه نگهبان استفاده می کنند ،در اینجا از سازه نگهبان برای این منظور استفاده شده است .4. پياده کردن محل پی ها و شناژها و آرماتور گذاری

بعد از گود برداری و مشخص نمودن محل پي ها و شناژ هاي رابط پي ها ابتدا در محل های مورد نظر در حدود 40 تا 50 سانتي متر ملات آهك و شفته ريخته مي شود . شفته مخلوطي است از خاك مناسب و آهك شكفته و آب . ( خاك مناسب براي شفته خاكي است كه قطر دانه هاي تشكيل دهنده آن از لحاظ بزرگي و كوچكي متفاوت بوده به طوري كه دانه هاي ريزتر فضاي خالي بين دانه هاي درشت تر را پر نموده و در نتيجه جسم متراكم و توپري بدست مي آيد . ) بعد از شفته ريزي ، در حدود 5 الي 10 سانتي متر بتن مگر روي آن ريخته مي شود به اين بتن ، بتن لاغر هم گفته مي شود چرا که بتني است كه سيمان آن نسبت به ساير بتن ها كم بوده و در حدود 100 الي 150 كيلو گرم در متر مكعب مي باشد. اين کار به دو دليل انجام می شود. اول آنكه حد فاصلي بين بتن اصلي و خاك مي باشد دوم آنكه... 

خرید و دانلود  اجرای ساختمان مسکونی شهرک لاله




:: برچسب‌ها: رایگان , دانلود , مقاله , ورد , word , ساختمان سازی , مقاله ساختمان سازی , مهندسی , مهندس , رشته مهندسی , اجرای ساختمان مسکونی شهرک لاله , پژوهش , تحقیق ,
:: بازدید از این مطلب : 91
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 14 ارديبهشت 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : زپو

 نقش مهندسي Piping در پروژه هاي ساختماني


مهندسي Piping سه شاخه كلي را شامل مي شود:

1) Material of Piping

2) Supporting & Stress Analyse

3) Design

در اين جا به بررسي مدارك مورد نياز براي شروع يك پروژه در يك واحد فرآيندي مي پردازيم هر پروژه شامل سه بخش و يا سه مرحله مي باشد كه شركتهاي مجري انجام پروژه براساس نوع فعاليت تقسيم بندي مي شوند. سه بخش كلي پروژه عبارتند از:

1) Engineering            2) Procurment      3) Construction

مرحله اول: بخش مهندسي يا همان بخش طراحي انجام پروژه مي باشد.

مرحله دوم: تهيه ابزار آلات لازم براي انجام پروژه مي باشد.

مرحله سوم: ساخت و ساز پروژه مي باشد.

شركتهاي مختلف بنا به نوع فعاليت به شركتهاي EPC يا EP و يا PC تقسيم بندي مي شوند عمده شركتهاي معتبر در اين صنعت از نوع شركتهاي EPC هستند.

در اين مرحله به معرفي نقشه ها و مدارك مورد نياز براي انجام يك پروژه مي‌پردازيم.


نقشه ها و مدارك مورد نياز در طراحي Piping

به منظور انجام فعاليتهاي مربوط به يك پروژه لازم است كه يك تيم پروژه تحت نظر يك مدير پروژه مشغول شوند. مدير پروژه مسئول و كنترل كننده تمامي فعاليتها بوده و پاسخگوي مسائل مربوط مي باشد. افراد مشغول در انجام پروژه مسائلي از قبيل طراحي مهندسي، زمان بندي و قيمت تمام شده را در موارد مختلف به مدير پروژه ارائه مي كنند كه البته معمولاً اين موضوع شامل مسائل فني پروژه نمي شود.

دپارتمان مهندسي مكانيك مهندسين را براي انجام يك پروژه خاص در زمينه هاي زير بكار مي گيرد. اين زمينه ها عبارتند از: طراحي سيستمها و تجهيزات، ساخت و گرمايش و تهويه مطبوع و نيز طراحي تيم هاي Piping.

مهندسين Piping موظفند پروژه را طوري هدايت كنند كه اهداف نهايي پروژه تامين شود برخي از اين مسئوليت ها شامل موارد زير است:

-      انجام مراحل طراحي مهندسي كارخانه فرآيندي و ارائه طرح سيستم Piping

-      تحليل تنش لوله‌ها

-      طراحي تكيه گاه‌ها

-      پيشگيري از واماندگي و خروج سيال از سيستم

-      به پايان رساندن موارد مشخص شده در قرارداد پروژه

-      ارتباط با بخشهاي ديگر پروژه به منظور هماهنگي ميان تمام گروه‌هاي مربوطه

و تطابق لازمه با مشخصات استاندارد، مشخصات فني، برنامه زمانبندي تعيين شده و در نهايت بودجه در نظر گرفته شده است.

براي كنترل تمامي فازهاي طراحي، آناليز، تداركات، ساعت و نصب لوله ها و تكيه گاهها و ساير قسمتهايي كه در شكل گرفتن تيم Piping لازم است سندهاي فني موجگود است كه ابزار و روشهاي لازم را فراهم مي كنند.

مهندسين Piping با مطالعه دقيق نيازها تشخيص مي دهد كه چه مداركي لازم است و در چه زماني بايد مورد استفاده و يا براي تاييد به ديگر اعضاي پروژه تحويل داده شود.

مدرك هاي مورد نياز در مهندسي ‍Piping شامل موارد زير است:

·     دياگرام جريان يا فرآيند Process Flow Diagram (PFD)

·     دياگرام لوله كشي به همراه ابزار دقيق  Piping and Instrument Diagram (P&ID)

·     Line List ليست خطوط

·     Piping Specification مدارك محدود و يا مشخصات فني كار

·     Plot Plan جانمايي كلي واحد فرآيندي

·     Piping Layout نقشه هاي طراحي لوله كشي

·     ايزومتريك لوله كشي Piping Isometric

·     ايزومتريك ساپورت Support Isometric

·     نقشه هاي مركب

·     نقشه هاي قيود و تكيه گاهها

·     مدل اشل Scale Model

·     گزارشهاي مربوط به تحليل تنش

·     نقشه هاي مربوط به بازرسي در حال سرويس

·     گزارش تغييرات در طراحي

دياگرام جريان يا فرآيند (PFD)

نقشه شماتيكي است كه تعريف كلي از فرآيند سيستم را توسط نمايش تجهيزات و خطوط اصلي فرآيند همراه با مشخصات پروسي اين خطوط ارائه مي دهد اين مشخصات عموماً شامل درجه حرارت و فشار كاري (عملياتي)، دبي جريان، دانسيته و ويسكوزيته، ميزان و يا درصد عناصر مهم در خطوط مختلف مي باشد. اين مهم توسط مهندسي شيمي- فرآيند آماده شده و هدف پروژه و نحوه فعاليت كارخانه را از لحاظ جريان فرآيند معين مي كند اين دياگرام در مرحله Basic Design ايجاد مي شود.

دياگرام لوله كشي به همراه ابزار دقيق (P&ID)

سندي كه براساس P.F.D پايه گذاري مي شود وي با جزئيات كاربردي
Piping and Instrument Diagram مي باشد.

اين دياگرام مشخصات فرآيندي تجهيزات، اجزاء و اقلام مورد نياز در سيستم لوله كشي نيازهاي ابزار دقيق و محل قرارگيري آنها، نحوه اتصالات لوله ها را بين تجهيزات مختلف، سيستم عايق بندي، سايز لوله ها، كلاسهاي مختلف كاري براساس نوع سرويس و فشار كاري (Rating)، خطوط شيبدار و مقدار شيب، جهت جريان و را براساس شماره خطها نشان مي دهد. نكته قابل توجه در توضيحات بالا اين است كه آندسته از اقلام لوله كشي كه در طراحي Piping Layout (چيدمان لوله‌كشي) مورد نياز واقع مي شوند در نقشه P&ID ديده نمي شوند. از جمله زانويي ها كه دقيقاً بستگي به طريقه چيدمان لوله كشي دارند.

نكته ديگر در اين مبحث اين است كه مجموعه سرويس كه تعيين كننده جنس لوله و فشار كاري كه اصطلاحاً Rating مي گويند را با كلاس كاري نمايش مي دهند. نكته بعدي كه در (P&ID) به آن اشاره مي شود.

كه براي ارجاع به Line List پروژه Piping بكار مي رود اين شماره تا وقتي كه پارامترهاي طراحي تغيير نكند ثابت باقي خواهد ماند لذا وقتي يك شماره خط تغيير مي كند.

بايد انتظار داشت كه برخي از پارامترها از قبيل سرويس خطوط (سيالي كه در داخل لوله جريان دارد)، ماده بكار رفته، دما، فشار و يا هر تركيب ديگري از اين خصوصيات تغيير كرده باشد.

به طور خلاصه شماره خطوط شامل اطلاعات زير است:

- قطر اسمي

- سرويس داخل لوله

- اعدادي كه شماره خط را مشخص مي كند

- كلاس كاري

بعنوان مثال CWS-1005-150CS-16 يك شماره خط است كه به ترتيب از سمت راست مشخص كننده لوله با قطر اسمي 16 اينچ و كلاس كاري 150CS به معناي 150 پوند rating و جنس كربن استيل CS و شماره خط 1005، در يك سيستم تغذيه آب سرد Cooling Water Supply.

Line List

اعداد نشانگر شماره خط در P&ID به منظور مشخص شدن در ليست خط
(Line List) در نظر گرفته مي شوند. ليست خط شامل تمام خطوط پروژه مي شود كه با توجه به سيستم مربوطه و سپس با توجه به اعداد نشانگر طبقه بندي مي شوند. اين ليست تمام پارامترهاي طراحي خط مربوطه شامل قطر لوله، ضخامت ديواره، نوع سيال، دماي طراحي و دماي كاري جنس ضخامت عايق و استاندارد بكار رفته را در بر مي گيرد. علاوه بر Line List اكثر پروژه ها ليستي از شيرهاي مورد استفاده در سيستم Piping نيز دارند شماره شير كه براي هر شير بطور منحصر به فرد تعيين مي شود، سيستم مربوطه، كلاس و احتمالاً نوع شير را مشخص مي كند؛ نمونه Line List در ادامه آورده شده است.

ليست تجهيزات (Equipment List)

اين مدرك تجهيزات را كه بايد در محدوده واحد فرآيند يا واحدهاي جانبي قرار گيرند همراه با شماره بندي توضيحات فرآيندي ليست مي كند. نمونه ليست تجهيزات در ادامه آمده است.

Piping Specification

مدركي است كه براساس استانداردهاي مختلف طراحي خارج مي شود. چكيده استانداردهاي طراحي است. اين مدرك محدوديت هاي كاري را در طراحي و خريد و ساخت و ساز و براساس مسائل اقتصادي منطقه، مسائل فني و هماهنگي گروههاي مختلف كاري ايجاد مي شود. اين مدرك در حقيقت بايدها و نبايدهاي موجود در استاندارد را پوشش مي دهد.

مزيت هاي اين مدرك شامل موارد زير است:

1- جلوگيري از اتلاف دقت  در پروژه در مراجعه به تك تك استانداردها.

2- سليقه اي كار نشدن پروژه و يك دست و تيپ بودن كار.

3- جلوگيري از اشتباهات فني در مسائل حائز اهميت.

4- مسائل و محدوديت اقتصادي منطقه در موجود و يا نبودن امكانات ساخت و يا خريد از جمله مهمترين Specها مي توان به موارد زير اشاره كرد:

- Piping Material Specification (P.M.S)

- Insulation Specification

- Painting Specification

- Supporting Specification

Plot Plan

Plot Plan يكي از مدارك مهم وكليدي مي‌باشد كه طي فاز مهندسي ايجاد مي‌گردد و از آن براي جانمايي تجهيزات و قسمتهاي مختلف مانند واحدهاي پروسس، لوله كشي و و همچنين ثبت روال فعاليتهاي عمده مهندسي و ساخت استفاده مي گردد.

Plot Plan واحد فرآيند عبارت است از يك نقشه آرايش يافته كه مشخص كننده محدوده كار يك كارخانه، جاده، ساختمانهاي صنعتي و غيرصنعتي، تجهيزات و محل قرارگيري آنها سازه هاي مورد نياز واحد، مانند Piperack (سازه اي است كه لوله به صورت دسته بر روي آن قرار مي گيرد) و كه اين موارد براي يك فرآيند مشخص طراحي مي گردد.

Plot Plan نهايي تمام اجزاء را با شماره هاي مخصوص مشخص مي كند و با مقياس اشكال تجهيزات و امكانات نگهداري را در نمادهاي عمودي و افقي دو بعدي نشان مي دهد، عموماً آرايش ها و نقشه هاي سه بعدي براي تجسم بهتر به كار برده مي شود.

زمينه‌هاي مختلف استفاده از Plot Plan در قسمت هاي مختلف پروژه در بخش زير توضيح داده شده است.

- طراحي لوله: Plot Plan به منظور جانمايي تجهيزات و تيم هاي لوله كشي فرآيند و بررسي عدم برخورد لوله ها به هم و همچنين برآورد اجناس و مقادير لوله مورد استفاده قرار مي گيرد.

- سازه: Plot Plan به منظور ايجاد نقشه هاي نواحي مختلف از لحاظ ارتفاعي و محلهاي تخليه و زيرزميني، طراحي فونداسيون و سازه ها و لوله ها، محيطهاي محصور و محيطهاي مسقف و برآورد تمامي اجناس عمده بكار مي رود.

- مهندسي برق: Plot Plan به منظور ايجاد نقشه هاي تفكيكي محيط تعيين مكان سويچرها و پستهاي فرعي و مراكز كنترل موتور، تعيين مسير كابلها و تخمين اجناس عمده به كار مي رود.

- مهندس ابزار دقيق: Plot Plan جهت تعيين مكانهاي ابزار دقيق اتاقهاي كنترل، مسير كابلها، كنترل خانه اصلي و برآورد اجناس عمده مورد استفاده قرار مي گيرد.

- مهندسي سيستم ها: Plot Plan جهت تسهيل طراحي هيدروليكي، سايز كردن لوله و نيازهاي قطع جريان امكانات مورد استفاده قرار مي گيرد.

- زمان بندي و كنترل پروژه: Plot Plan جهت زمان بندي فعاليتهاي مهندسي در دوره هاي تعيين شده مورد استفاده قرار مي گيرد.

- ساخت: Plot Plan جهت زمان بندي مراحل ساخت تمام تجهيزات كارخانه مطالعات مربوط به طنابها و كابلهاي مورد استفاده در جابجايي هاي تجهيزات و باربرداريهاي عظيم بررسي قابليت هاي ساخت و فضاهاي لازم جهت هدايت در طول دوره ساخت مورد استفاده قرار مي گيرد.

- برآورد هزينه: Plot Plan جهت برآورد كلي كارخانه يا پالايشگاه بكار برده مي‌شود.

- استفاده كارفرما: Plot Plan جهت بررسي هاي امنيتي، اپراتوري، نگهداري و نيز به منظور ايجاد يك نقشه همزمان با ساخت از چيدمان كارخانه و مسائل كنترل پيمانكاران مورد استفاده قرار مي گيرد.

نمونه يك Plot Plan در ذيل آمده است.

نقشه هاي طراحي Piping

براساس P&ID و Plot Plan و Specها نقشه هاي طراحي Piping تهيه مي شوند اين نقشه ها مسير و شكل دقيق سيستم Piping را نشان مي دهد و اصلي ترين document مورد استفاده توسط مهندسين Piping است. اين نقشه ها معمولاً شامل نماهاي elevation و Plan مي شوند (نماي Plan نما از بالا و نماي elevation نماي از جانب است).

يك نماي Plan از يك سيستم Piping به طور نمونه در شكل A آورده شده است. اين نما لوله ها و مخازن اصلي و همچنين چگونگي عبور لوله از ساختمان را نشان مي‌دهد وي از طرف ديگر نماي پلان تفاوت ارتفاع را به خوبي نشان نمي دهد لذا براي مشخص شدن مسير Piping هر دو نماي Plan و elevation لازم است. (شكل B نماي elevation را نشان مي دهد) براي مثال ارتفاع نازل A به آساني قابل تشخيص نيست همان طوري كه در اين شكلها ديده مي شود. Piping به صورت يك خط توپر نشان داده مي شود.

زماني كه مسير Piping مشخص شد بايد با اندازه گيري نسبت به نقاط مبنا روي نقشه تعيين گردد. معمولاً Piping نسبت به ديوار يا ستون ساختمان كه محل آنها ثابت است، اندازه گيري مي شود.

مبناي ديگر در سيستم Piping موقعيت شمال (Plant North Arrow) است موقعيت شمال در نقشه هاي Piping نمايش داده شده و بعنوان يك جهت ثابت مبنا براي طراحي Piping به كار مي رود، البته جهت شمال نشان داده شده در نقشه لزوماً شمال واقعي نيست بلكه به صورت قراردادي اينطور فرض مي شود موقعيت شمال معمولاً موازي با يك سري خطوط ستونهاي ساختمان انتخاب مي شود و مرسوم است كه مسير Piping حتي المكان موازي يا عمود بر موقعيت شمال باشد، تا بتوان بيشترين استفاده را از سازه هاي ساختمان به عنوان تكيه گاه (Support) كرد.

مدلهاي اشل (Scale) و نقشه هاي مركب

براي جلوگيري از تداخل كارها و ايجاد فضاي لازم براي نصب تمام دستگاهها از نقشه هاي مركب استفاده مي شود. به اين ترتيب هر گروه قادر خواهد بود بطور مستقل از گروههاي ديگر كار خود را انجام دهد.

نقشه هاي مركب تركيبي از نقشه هاي سازه اي، وسايل سيستم و Piping در هر حوزه كه شامل سيستم Piping سيستمهاي HVAC و تجهيزات ديگر مي شود. اين نقشه ها به عنوان ابزار طراحي امكان استفاده موثر از فضاي موجود را فراهم مي كند.

از طرفي ممكن است از نقشه مركب استفاده نشود. در عوض مدل اشل شده يا ماكت بكار رود مدل Scale در واقع نسخه كوچك شده پروژه واقعي است كه شامل سازه ها، تجهيزات و Piping مي شود... 

خرید و دانلود  نقش مهندسي Piping در پروژه هاي ساختماني




:: برچسب‌ها: رایگان , دانلود , مقاله , ورد , word , رشته مهندسی , ساختمان سازی , مقاله ساختمان سازی , مهندس , مهندسی , نقش مهندسي Piping در پروژه هاي ساختماني , پروژه هاي ساختماني , Material of Piping , Supporting & Stress Analyse , Design , Engineering , Procurment , Construction , Piping ,
:: بازدید از این مطلب : 80
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 25 خرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : زپو

 استانداردهاي ساختمان كتابخانه


عوامل مؤثر در برنامه ريزي

گرچه معمولاً لازم است در هر كتابخانه عمومي بخش امانت و مراجعه جداگانه اي براي بزرگسالان و كودكان در نظر گرفت، اهميت نسبي آن تحت مقتضيات گوناگون بسيار متفاوت خواهد بود. پيش از آنكه فضاي لازم براي هر يك از اين خدمات پيش بيني شود، بايد براساس هدفهاي كتابخانه و ارجحيت هاي محلي، در مورد دامنه و گسترش اين خدمات و تسهيلات وابسته به آن تصميم گرفت.

دگرگون پذيري

ساختمان كتابخانه هاي عمومي بايد به گونه اي طرح شود كه نيازهاي قابل پيش بيني در ظرف 10 الي 20 سال بعد را در خود بگنجاند و تغييرات تعداد و مشخصات جمعيت حوزه عملكرد را در نظر داشته باشد. در صورت امكان، بايد محل كتابخانه را باتوجه به گسترش آتي ساختمان كتابخانه برگزيد و در طرح ساختمان نيز به اين امر توجه نمود. لازم است طرح داخلي ساختمان، چگونگي استفاده از فضا، طرز قرارگرفتن چراغها، منابع تأمين حرارت، و ديگر وسايل فني داراي انعطاف و دگرگون پذيري هر چه بيشتر باشد. رعايت اين امر به ويژه در بخشهايي از كتابخانه كه مورد استفاده همگان است اهميت دارد. حتي در كتابخانه هاي بزرگ هم غالباً بهتر است تقسيم فضا نازك و قابل برداشتن انجام داد و تا جاي ممكن از تقسيماتي به اطاق و بخش جداگانه پرهيز كرد.

گزينش جاودسترسي

دسترسي سريع و راحت مردم به كتابخانه مهمتر از آنست كه كتابخانه شعاع عملكرد متمايزي اختيار كند. كتابخانه هايي كه در نواحي مركزي شهر در مسير جريان آمد و رفت افراد پياده و نيز وسايل نقليه عمومي واقع شده اند و از تسهيلات پاركينگ وسيع برخوردارند، خوانندگان بيشتر از نواحي بسيار گسترده تري جلب مي نمايند تا كتابخانه هايي كه فاقد اين مزايا هستند. در اينجا عامل اصلي كشش خواننده به كتابخانه، تنها كتابخانه به طور مطلق نيست بلكه كشش و جاذبه كلي منطقه اي كه كتابخانه در آن واقع شده بسيار مؤثر است؛ به همين سبب قرار دادن كتابخانه در مراكز ويژه خريد و بازار، مورد توجه است. به طور كلي كتابخانه- هاي فعال و گسترش يافته خواننده را از نقاط دورتر جذب مي كنند و هر چه كتابخانه بهتر و بزرگتر باشد شعاع عملكرد مؤثر آن نيز گسترده تر خواهد بود. با اينهمه، به ناچار ميزان كارآيي كتابخانه با مسافت نسبت عكس دارد. در شهرها معمولاً لازم است كتابخانه هاي شاخه با شعاع 5/1 كيلومتر و كتابخانه هاي بزرگتر با شعاع 3 تا 4 كيلومتر عمل كنند. البته ممكن است لازم شود اين مشافت را برحسب عواملي چون تسهيلات آمد و رفت، تراكم جمعيت، و ويژگي- هاي مشترك در نواحي مختلف، تعديل كرد. طرح ريزي خود ساختمان نيز بايد به گونه اي باشد كه دستيابي به كتابخانه را ساده نمايد و تا جاي ممكن از ايجاد پلكان، درهاي تنگ، و ديگر فضاهاي خفه و بسته احتراز شود. لازم است به مشكلات سالخوردگان و معلولين توجه داشت و هر جا ضرورت ايجاب كند از آسانسور، سطوح شيب دار، و درهاي خودكار استفاده نمود.

همكاري با ساير مؤسسات فرهنگي، آموزشي، تفريحي

در صورتي كه شرايط بالا امكان پذير باشد، معمولاًَ مرتبط ساختن كتابخانه عمومي با ساير مؤسسات خدمات همگاني مانند سالن نمايشگاه، تئاتر، و جز آن، كه در شعاع عمل كتابخانه واقع است، مزايايي در بردارد. در تحت پاره اي شرايط، ممكن است كتابخانه عمومي حتي همزمان به صورت كتابخانه مدرسه و يا نهاد آموزشي مشابهي عمل كند؛ اين امر به ويژه زماني عملـي تر خواهد بود كه هدف نهاد مزبور برآوردن نيازهاي فرهنگي و اجتماعي جامعه به گونه اي همه جانبه باشد. به اين ترتيب هر حوزه مي تواند حداكثر استفاده را از تمام تسهيلات مربوط بكند.

نماي كتابخانه

ساختمان كتابخانه بايد خود به خود گويا باشد. موقعيت و طرح ساختمان كتابخانه عمومي مي تواند خدمات آن را به بهترين وجه تبليغ نمايد. اغلب امكان اين هست كه طرح به گونه- اي تهيه گردد كه قسمتي از منظره داخل كتابخانه از بيرون مشاهده شود و رهگذران بتوانند جنب و جوش دروني آن را ببينند. ويترين هاي نمايشي در خارج ساختمان و نيز سالن ورودي خوش طرح مي تواند به اين منظور كمك كند.

استانداردها

در بندهاي زير فضاي مورد نياز براي فعاليتهاي مختلفي كه كتابخانه عمومي عرضه مي كند، همراه با فضاي لازم براي انجام كارهاي اداري و مانند آن يك به يك بررسي مي شود. اين پيشنهادات مختص كتابخانه عمومي است به اين معني كه هرگاه يك كتابخانه در آن واحد هم براي عموم مردم و هم براي آموزشگاه و يا دانشكده اي كار كند بايد در مطالب زير تغييرات قابل ملاحظه اي داده شود.

فضايي كه براي خدمات مربوط به مرجع و يا امانت در بندهاي 86 تا 96 پيش بيني شده، كلي است. غالباً هر دو اين امور از محل واحدي مانند سالن مشترك كتابخانه و يا بخش مربوطه انجام مي شود. ولي گاهي اوقات قسمتي از يك يا هر دوي اين خدمات در بخشهاي موضوعي جداگانه و يا در محلهاي مجزا صورت مي گيرد. مثلاً قسمتي از كتابخانه كه به موسيقي، تكنولوژي، تاريخ محلي، و يا كتابخانه مجزا براي كودكان اختصاص دارد. چنانچه محلهاي جداگانه اي در كتابخانه براي مقاصد خاص در نظر گرفته شود، ممكن است لازم باشد به مساحت كل هر يك افزود تا فضاي اضافي براي امانت و نيز كاربرد اضافي مورد نياز تأمين شود. كودكان زير چهارده سال معمولاً 25 تا 30 درصد كل جمعيت را تشكيل مي دهند، پيشنهادات زير بر شالوده اين نسبت تنظيم شده است، با اين فرض كه بسياري از كودكان زير چهارده، از كتابخانه بزرگسالان استفاده قابل ملاحظه اي خواهند كرد.

لازم است به وظايف مشابه پايگاههاي كتابخانه اي بزرگ و كوچك در حوزه يك تك واحد كتابخانه عمومي توجه داشت (بند 20 را ببينيد). بررسي وضعيت جامعه اي كه از كتابخانه استفاده مي كند معمولاً مي تواند نخستين گام براي تخمين فضاي مورد نياز براي هر يك از بخشهاي كتابخانه باشد. مثلاً ممكن است كتابخانه اي عهده دار نقش منبع اطلاعاتي مرجع براي حوزه گسترده اي باشد و در عين حال كتاب در اختيار فرد در حوزه محدودتري گذارده و به نياز كودكان ساكن در حول و حوش كتابخانه نيز پاسخ گويد. در اين صورت ممكن است لازم شود براي انجام هر يك از اين سه وظيفه، فضاي مورد نياز را برمبناي سه گروه گوناگون پيش بيني نمود.

همچنين بايد توجه داشت كه استاندارد كلي ويژه مجموعه كتاب كه در بند 22 به آن اشاره شد، به تك واحدهاي كتابخانه اي مطابق با تعريف بند 8 مربوط مي شود. معمولاً اين كتابها را بايد در درون حوزة هر تك واحد، بين چندين پايگاه كتابخانه اي منجمله كتابخانه هاي مادر و يا كتابخانه هاي شاخه تقسيم نمود. از آنجا كه برخي از بخشهاي اين كتابخانه ها كار يكديگر را تكرار مي كنند، معمولاً لازم است مساحت بخش امانت بزرگسالان را در هر يك از پايگاهها كاهش داد و در پيشنهادات زير و ارقامي كه به عنوان راهنما در جدول 1 آمده است تجديدنظر نمود.

بخش امانت بزرگسالان

لازم است از مجموعه كلي كتاب متشكل از 2 تا 3 جلد كتاب براي هر نفر (بند 22) حداقل يك جلد كتاب به ازاء هر يك نفر از جمعيت را به بزرگسالان اختصاص داد (جدول يك را ببينيد). معمولاً و به طور متوسط يك سوم از كل مجموعه كتاب ويژه بزرگسالان در هر يك از پايگاههاي كتابخانه اي در هر زمان به امانت خارج از كتابخانه مي رود. از اين رو و باتوجه به آنچه در مورد تكرار كار و پوشش مشترك مواد در پايگاههاي كتابخانه اي گوناگون گفته آمد، توصيه مي شود قفسه بندي باز در بخش امانت بزرگسالان گنجايش 600 جلد كتاب به ازاء هر 1000 نفر جمعيت را داشته باشد. معمولاً كتابخانه هايي كه براي جمعيت بيش از 60 هزار نفر كار مي كنند مي توانند تعداد كتاب كمتري براي هر هزار نفر جمعيت تهيه كنند. كتابخانه اي كه حوزة جمعيت 3000 نفري را مي پوشاند بايد دست كم 4 هزار جلد كتاب از مجموعه را در قفسه هاي باز قرار دهد. (بند 25 را ببينيد. حداقل مجموعه كتاب كه در اين بند پيشنهاد شده 9000 جلد است كه 3/1 آن براي كودكان خواهد بود. معمولاً د رحدود 3/1 از 6000 جلد كتاب باقيمانده براي بزرگسالان نيز در هر زمان به امانت در خارج از كتابخانه مي رود). ولي در كتابخانه هاي شاخه كوچك احتمال جذر و مد در ميزان امانت كتاب به ويژه در فصول گوناگون بسيار است. به اين دليل مساحت بخش امانت بزرگسالان (كه شامل كتابها در قفسه باز نيز مي شود). نبايد هيچگاه كمتر از 100 مترمربع پيش بيني شود.

در تمام كتابخانه هاي بزرگتر بايد براي هر 1000 جلد كتاب، 15 مترمربع (111 فوت مربع) در قفسه هاي باز (با 5 طبقه) در نظر گرفت. هرگاه چنين پيش بيني صورت گيرد، محل كافي براي گردش كتاب، رفت و آمد خوانندگان، ميز كارمندان، برگه دان ها، صندليهاي راحتي بدون ميز به تعداد يك صندلي براي هر هزار نفر جمعيت، و مقدار متعادلي وسايل نمايشي وجود خواهد داشت. چنانچه دسترسي به تمام قسمتهاي مخزن كتاب آزاد باشد، باز هم نمي بايد تعداد كتابهاي قفسه باز مطابق با جدول يك را كاهش داد.

قسمتهاي ديگري كه فضاي آن با بخش امانت بزرگسالان مرتبط است در بندهاي زير مورد بحث قرار مي گيرد:

رسانه هاي ديد و شنودي: بندهاي 94 تا 100

فضاي نمايشگاه: بند 109

بخش مرجع بزرگسالان

فضاي اين بخش براي چهار كار مختلف مورد استفاده قرار مي گيرد:

الف ـ قفسه هاي باز كتابهاي مرجع

ب ـ ميز مخصوص كتابدار مرجع و جاي كافي براي مراجعين.

ج ـ فضا براي مطالعه مراجعه كنندگان در داخل كتابخانه، و نيز براي مراجعه كساني كه اطلاع مشخص و معيني را در زمان كوتاهي لازم دارند.

د ـ نگاهداري و استفاده از نشريات ادواري.

فضاي مورد نياز در بخش مرجع با قفسه باز

تعداد كتابهاي مرجع (در بند 29) مشخص شده است. اين ميزان در كتابخانه هاي مختلف متفاوت است و از مجموعه صد جلدي در كوچكترين واحد كتابخانه اي (كمي بيش از يك درصـد كل مجموعه 9000 جلدي) تا مجموعه اي در حدود ده درصد كل مجموعه در كتابخانه هاي بزرگ متغير است. به طور كل نسبت مجموعة مرجع به كل مجموعه ويژه بزرگسالان همراه با تعداد جمعيت فزوني مي يابد. ولي برخي عوامل ديگر نيز بر اين تناسب مؤثر است. اين عوامل عبارتند از ميزان خودمداري جامعه و اتكاء آن بر منابع خود، گسترة علايق و فعاليتهاي محلي و وضع صنايع، ارتباط كتابخانه عمومي با ديگر كتابخانه هاي نزديك، و بالاخره مدت زماني كه در خلال آن مجموعه كتابخانه شكل گرفته است.

با آنكه كتابهاي مرجع معمولاً فضاي متوسط بيشتري از كتابهاي معمولي برروي قفسه اشغال مي نمايد، لزومي ندارد فضاي گردش كتاب در بخش قفسه باز به وسعت بخش امانت كتاب (بند 87) باشد. به طور كلي در بخش مرجع ده مترمربع (108 فوت مربع) براي هر هزار جلد كتاب روي قفسه هاي باز كافي است. جدول شماره دو ميزان مجموعه مرجع در قفسه باز را به نسبت جمعيت هاي متفاوت نشان مي دهد. در اين جدول فضاي لازم براي نگهداري كتابها و نيز فضاي اضافي براي نشستن آمده است. جمع اين دو فضا،  جاي كافي براي ميز كتابدار را نيز در خود مي گنجاند.

فضاي مورد نياز براي مراجعين

فضاي لازم در اينجا به عوامل بسياري بستگي دارد مانند:

ـ نوع و تراكم جمعيت، ساختمان سني آن، شمارة دانشجويان پيوسته كار full-time.

ـ مقتضيات خانه و خانواده در محل.

ـ كميت و كيفيت مجموعه كتابخانه، به ويژه رسانه هاي پژوهشي و ديد و شنودي.

ـ دسترسي به ساير كتابخانه ها.

ـ كفايت كتابخانه اي دانشگاهي مجاور و مقررات آنها در مورد خوانندگان غيردانشجو.

معمولاً فضاي كافي با تهيه 5/1 صندلي (با ميز مقابل آن) به ازاء هر 1000 نفر جمعيت بدست مي آيد. كتابخانه هايي كه در حوزه هايي با جمعيت بالاي صد هزار كار مي كنند مي توانند اين مقدار را كاهش دهند. لازم است براي هر خواننده در حدود 5/2 مترمربع (27 فوت مربع) برحسب نوع آرايش صندلي و ميز پيش بيني نمود. هيچ كتابخانه اي نبايد كمتر از چهار صندلي و ميز مناسب براي مطالعه منظور بدارد.

فضاي مورد نياز براي نگهداري و مراجعه به نشريات ادواري

هر كتابخانه به تعدادي روزنامه و مجله و نيز فضايي براي استفاده از آنها نياز دارد. عواملي كه در بند پيشين ذكر شد بر ميزان و چگونگي پيش بيني فضا براي نشريات ادواري (بند 39 و 40) نيز تأثير مي گذارد. در كتابخانه هايي كه در خدمت جمعيتي تا حدود 20 هزار نفر مي باشند بايد يك صندلي به ازاء هر دو هزار نفر جمعيت براي مراجعين به نشريات ادواري پيش بيني شود؛ هرگاه اين جمعيت از 20 هزار نفر بيشتر باشد مي توان براي هر سه هزار نفر بعدي يك صندلي در نظر گرفت. با اين همه تحت شرايط متفاوت محلي ممكن است نياز كمتر و يا بيشتري به اين تسهيلات احساس شود. در اين قسمت لازم است براي هر نفر سه مترمربع فضا پيش بيني نمود: در اين مساحت، جاي كافي براي نمايش تك شماره هاي روزنامه و مجلات و محل مناسب و راحت براي مطالعه غيررسمي وجود داشت، مبل راحت و ميز كوتاه معمولاً از ميز مطالعه رسمي مناسب تر است،

مي توان اين قسمت را با فضاي مطالعة غيررسمي در بخش امانت بزرگسالان (بند 87) آميخت و قسمتي براي مطالعه آزاد و غيررسمي و تعدد قواي خوانندگان ايجاد كرد. هر كتابخانه بايد حدال 8 جا براي نشستن غيررسمي پيش بيني نمايد. معمولاً كساني كه به نشريات علمي و سنگين تر نياز دارند به بخش مرجع مراجعه مي كنند نه به بخش نشريات و بهتر است اين قبيل رسانه ها را در همانجا نگهداري نمود. در صورتي كه مراجعه به اين نشريات زياد باشد، مي توان به فضاي نشستن در بخش مرجع افزود و از جاي نشستن غيررسمي در قسمت نشريات ادواري كاست...


خرید و دانلود  استانداردهاي ساختمان كتابخانه




:: برچسب‌ها: رایگان , مقاله , ورد , word , دانلود , معماری , ساختمان سازی , مقاله ساختمان سازی , استانداردهاي ساختمان كتابخانه , كتابخانه ,
:: بازدید از این مطلب : 116
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 21 ارديبهشت 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : زپو

 اصول مقاوم سازي ساختمانها


- مقدمه

بارهاي غير مترقبه يا غيرمعمول شامل بارهايي مي‌باشند كه در روش‌هاي متداول، سازه معمولاً براي آنها طراحي نمي‌گردد. دو گروه عمدة اين بارها عبارتند از:

1- بارگذاري ناشي از انفجار

2- بارگذاري ناشي از ضربه و تصادم

انفجار ممكن است در داخل يا خارج ساختمان روي دهد. اين انفجارها مي‌تواند ناشي از عواملي نظير موارد ذيل باشد:

1- انفجار بمب

2- انفجار و مشتعل شدن گاز

3- حمل و نقل مواد شيميايي منفجر شونده يا گاز

4- ملموس ترين نمونه از بار ضربه‌اي، تصادم وسائط نقليه با سازه مي باشد.

در اين مقاله ‏‏، عملكرد اجزاي ساختمان در برابر بارگذاري ناشي از اين قبيل انفجارها و تصادم بررسي مي‌شود.

نتايج حاصل از تحقيقات انجام گرفته بر روي نحوة بارگذاري انفجار و بررسي ميداني انجام شده بر روي حجم و ميزان خرابي‌هاي بوجود آمده در حوادث روي داده نشان مي‌دهد كه بار ناشي از انفجار و تصادم از يك طبيعت ديناميك برخوردار مي‌باشد، اما در هنگام طراحي اغلب آن را بصورت استاتيكي فرض كرده و كنترل ها بر آن مبنا انجام مي‌گيرد.

طرحي سقف‌ها، ديواره ها و اتصالات مربوط به نحوي كه مانع فروپاشي و انهدام ساختمان گردد از اهميت به سزائي برخوردار است. در اين مقاله هدف ارائه روشهايي براي ايمن سازي ساختمانهاي مسكوني آجري در مقابل انفجار و تصادم است. براي تحقق اين هدف مطالعات در چند مرحله انجام مي‌گيرد.

نخست سعي مي گردد، ساختمانهاي بنايي رايج در كشور دسته‌بندي گردد و مشخصات فني آنها بويژه از ديدگاه انفجار و تصادم، مورد بررسي واقع شود. سپس كوشش خواهد شد تا بر اساس روشهاي متداول و استاندارد براي آناليز و طراحي ساختمانهاي آجري، عملكرد آنها در برابر انفجار و تصادم و نقاط ضعف احتمالي در طراحي‌هاي معمول Kآنها در آنهامورد مطالعه قرار گيرد.

در نهايت ، بر اساس مباحث بعمل آمده، توصيه‌هايي براي بهبود رفتار و مقاوم‌سازي ساختمانهاي بنايي عرضه خواهد شد.

2- دسته‌بندي ساختمانهاي آجري

ساختمانهاي بنايي شامل كلية ساختمانهايي است كه با مصالح فشاري نظير آجر، بلوك بتني، سنگ خشت و امثالهم و ملات بنا گرديده و ديوارهاي ضخيم باربر در آنها مسئوليت انتقال وزن سازه و سربارهاي موجود را به شالوده دارند. در ميان انواع ساختمانهاي بنايي،‌ ساختمانهاي آجري بويژه در شهرها از فراواني بيشتري نسبت به ساير انواع برخوردار مي‌باشند و لذا تكية ‌اصلي بحث بر روي اين قبيل ساختمانها مي‌باشد.

بطور كلي ساختمانهاي بنايي به چهار گروه تقسيم مي‌گردند.

1- ساختمانهاي بنايي غيرمسلح

2- ساختمانهاي بنايي نيمه مسلح

3- ساختمانهاي بنايي مسلح

4- ساختمانهاي بنايي مركب

خصوصيات كلي اين چهار نوع ساختمان، به اختصار بشرح زير مي‌باشد:

1- ساختمانهاي بنايي غير مسلح

اين قبيل ساختمانها قديمي‌ترين و متداولترين نوع ساختمان را در كشور تشكيل مي‌دهند و در اكثر شهرها و روستاها بچشم مي‌خورند. اين ساختمانها در روستاها با استفاده از مصالح محلي مانند خشت خام يا سنگ‌هاي رودخانه‌اي و با بكارگيري ملات گل ساخته شده و سقف آنها بصورت گنبدي از خشت خام يا تيرهاي چوبي پوشيده از گل بنا شده است. اما در شهرها اكثراً از آجرهاي فشاري با كيفيت متوسط، و در برخي موارد از بلوك‌هاي بتني همراه با ملات ماسه سيمان بنا مي‌گردند،‌ و پوشش سقف‌ها را تير آهن يا تيرچه بلوك، و در ساختمانهاي قديمي تر الوارهاي چوبي، تشكيل مي دهند. در اين ساختمانها، يعني ساختمانهاي بنايي     غير مسلح، آنچه بطور عمده مقاومت لازم را در برابر بارهاي جانبي عمود بر صفحه ديوار تأمين مي‌نمايد، ديوارهاي برگشتي موجود است. در تصاوير (1) و (2) نمونه هايي از اين ساختمانها مشاهده مي‌گردد كه پوشش سقف اولي با استفاده از سيستم تيرآهن و طاق ضربي و ديگري با بكارگيري تيرچه‌هاي پيش ساخته مسلح و بلوكهاي بتني،‌ انجام شده است.

در احداث اين قبيل ساختمانها اكثراً نكات اجرايي بسياري ناديده گرفته مي‌شود از جمله اين موارد مي‌توان به نكات زير اشاره نمود:

1- عدم اجراي ديوارهاي برگشتي در انتهاي ديوارهاي باربر و طول كوتاه آنها در صورت اجرا كه عملكرد مناسبي را از خود نشان نخواهد داد.

2- اتصال نامناسب ديوارهاي باربر با ديوارهاي عمود بر امتداد آنها به نحوي كه مانع عملكرد ديوارهاي مذكور بصورت پشت بند خواهد شد. اين قبيل ديوارها يا بايد بصورت هشتگير و با قفل و بست كافي و بطور همزمان احداث گردند و يا آنكه بوسيله ميل مهارهاي كافي به يكديگر دوخته شوند.

3- عدم اجراي زير سري مناسب براي قرار د ادن سيستم سقف بر روي ديوارهاي باربر كه موجب انتقال و پخش نامناسب بارها از سقف به ديوار و بروز تركهاي برشي در ديوار باربر و در زير نقاط اعمال بار مي‌ گردد. همچنين اين امر باعث عدم پيوستگي كافي مابين سقف و ديوار گرديده و سقف در برابر بارهاي جانبي مي‌تواند از روي ديوار فرار نمايد. در ضمن همانطور كه در ادامه تشريح خواهد شد، ديوارهاي باربر كناري بدليل عدم اتصال كافي به سقف، بصورت طره عمل نموده و ارتفاع مؤثر آنها در عمل بيش از ارتفاع واقعي ديوار خواهد شد. تصوير(3) نمونة‌ مستندي از فرار ديوار باربر از زير سقف طاق ضربي و عملكرد طره‌اي ديوار در زلزلة سال 1369 در شهر منجيل را نمايش مي‌ دهد. قفل و بست ناچيز ديوار برگشتي نتوانسته است مانع فرار ديوار گردد.

2- ساختمانهاي بنايي نيمه مسلح

اين دسته از ساختمانهاي بنايي مشابه گروه قبل مي‌باشند با اين تفاوت كه جهت بهبود رفتار آنها در برابر بارهاي جانبي و تأمين پيوستگي سقف از عناصري مانند كلاف فوقاني و تحتاني استفاده مي‌گردد. وجود اين كلافها كه بايد بطور پيوسته دور تا دور ساختمان را فرا گيرد اتصال سقف و ديوارهاي باربر را بهبود مي‌بخشد و با ايجاد تكيه‌گاه مناسب براي پانلهاي ديوار،‌ ارتفاع مؤثر ديوار را در حدود ارتفاع واقعي آن قرار مي‌دهد.

در تصوير (4) نمونه اي از اين قبيل ساختمانها ملاحظه مي‌گردد. چنانچه مشاهده مي‌شود در اين ساختمان از كلاف افقي تراز سقف بعنوان زير سري استفاده شده است و تيرآهن‌هاي سقف طاق ضربي بر روي آن قرار گرفته است. در اين روش اجرايي اگر چه بدليل عدم مهار تيرآهن‌هاي سقف به تكيه‌گاه‌هاي جانبي پيوستگي مناسبي در دال سقف ايجاد نمي‌گردد، اما بخاطر وجود كلاف يكپارچة محيطي، ساختمان در برابر بارهاي جانبي استحكام بيشتري نسبت به ساختمانهاي گروه قبل خواهد داشت. ] لازم به ذكر است اين ساختمان پس از زلزلة سال 69 منجيل،‌ سالم برجا مانده است[

3- ساختمانهاي بنايي مسلح

در صورتي كه علاوه بر تعبية كلافهاي افقي در تراز پي و سقف ساختمان بنايي، با بكارگيري كلافهاي قائم در  ديوارهاي باربر، كلافهاي مذكور را به يكديگر مرتبط نموده و يا به كمك ميلگردهاي افقي و قائم ديوارهاي برشي تسليح گردند، ساختمان بنايي مسلح مي‌گردد و بخاطر وجود اين كلاف بندي،‌ سازه قادر به عملكرد خمشي و برشي خواهد بود. بكارگيري شبكه هاي ميلگرددرديوارهاي قائم گرچه مناسب‌ترين رفتار را دربرابربارهاي جانبي درون صفحه اي  و عمود بر آن بوجود مي‌آورد،‌ اما بدليل صعوبت اجرا و هزينه‌هاي نسبتاً بالا،‌ كمتر مورد توجه واقع شده‌اند. بهر حال، آنچه بعنوان يك حداقل در ساخت ساختمانهاي بنايي الزام شده است،‌ بكارگيري كلافهاي افقي و قائم متصل به يكديگر است.

لازم به ذكر است كه اين قبيل ساختمانها را نبايد با ساختمانهاي اسكلت فلزي و بتني كه در آنها اسكلت باربر مسئوليت انتقال بارها را بر عهده دارد،‌ و ديوارها بصورت ميانقابهاي پركننده بكار مي‌ روند. اشتباه گرفت.

عملكرد اين ساختمانها، بعلت نحوة متفاوت ساخت آنها،‌ با يكديگر فرق اساسي دارد؛ بطوري كه در ساختمانهاي با اسكلت باربر پس از احداث اسكلت، قابهاي خارجي به وسيله مصالح بنايي پر مي‌گردد. اما در ساختمانهاي بنايي مسلح، اجراي كلافهاي قائم و يا ستونها غالباً بطور همزمان با اجراي ديوارهاي باربر انجام مي‌گيرد و پس از اتمام احداث ديوارهاي خارجي كلاف افقي فوقاني، در تراز سقف بر روي ديوارها قرار گرفته و به كلافهاي قائم متصل مي‌شود. مثالي از اين نحوه اجرا در تصوير  (7) مشاهده مي‌گردد.

اجراي مناسب اين نوع از ساختمانهاي بنايي مي تواند مانع بروز معايبي كه براي ساختمانهاي بنايي غيرمسلح بر شمرده شده، گردد و بر آن اساس يكپارچگي و استحكام كافي براي سازه بنايي فراهم مي‌آيد.

ايجاد تكيه‌گاه مناسب براي پانلهاي ديوار و سقف،‌ توزيع و انتقال بارهاي ثقلي و جانبي توسط سقف و ديوارهاي پيوسته، و افزايش پايداري كلي سازه در برابر بارهاي مختلف، مزيت‌هاي اجراي صحيح ساختمانهاي بنايي مسلح مي‌باشد.

4- ساختمانهاي بنايي مركب

تركيب يكي از سه سيستم فوق با اسكلت بندي معمولاً فلزي و بندرت بتني كه اكثراً براي افزايش فضاي مفيد ساختمان انجام مي‌ گيرد، ساختمانهاي بنايي مركب را تشكيل مي دهد. هزينة اجرايي اين قبيل ساختمانها كه داراي ديوارهاي خارجي باربر مي‌باشند به مراتب از سازه‌هاي اسكلت فلزي يا بتني كمتر مي‌‌باشد. در فضاي داخلي ساختمانهاي بنايي مركب، براي اجتناب از ديوارهاي حائل حجيم باربر، از ستونهاي فلزي يا بتني استفاده مي‌گردد و در نتيجه بارهاي ثقلي توسط هر دو سيستم ديوار باربر و اسكلت بندي به شالوده منتقل مي‌شود. اما تحمل بارهاي جانبي بدليل اتصالات مفصلي تيرها به ستونها،‌ تنها بر ديوارها باربر جانبي محلول مي‌گردد تا با عملكرد برشي خود مانع بروز خرابي در سازه گردند. اجراي اين قبيل ساختمانها كه حجم وسيعي از ساختمانهاي بنايي موجود در شهرها را در برگرفته و غالباً بصورت يك يا دو طبقه و در سازه قديمي‌تر حتي تا چهار طبقه نيز احداث گرديده‌اند، نيازمند رعايت اصول فني مربوط به هر دو سيستم ديوار و اسكلت باربر بوده و تمهيدات كافي جهت ايجاد پيوستگي لازم در اتصالات و يكپارچگي سازه بايد در نظر گرفته شود. تصاوير (5) تا (7) نمونه‌اي از اين ساختمانها را نمايش مي‌دهند كه به ترتيب ساختمان بنايي غير مسلح، نيمه مسلح و مسلح با اسكلت فلزي داخلي ساختمان تشكيل شده‌اند، كه حالت اخير،‌ مستحكمترين سازه بنايي مركب را ايجاد مي‌نمايد.

وجود سيستم باربر مقاوم و مناسب در ساختمان تا حدودي زيادي از فروپاشي و تخريب كامل ساختمان جلوگيري مي‌ نمايد. بدين ترتيب ساختمانهاي بنايي غير مسلح و نيمه مسلح، در مقايسه با ساير انواع ساختمانها، كمترين مقاومت را در برابر بارهاي غير مترقبه و به خصوص انفجار و تصادم از خود نشان خواهند داد. اگر در اين ساختمانها ديوارهاي برگشتي اجرا نشده و يا به خوبي به ديوارهاي باربر متصل نگردند، ديوارها باربر خارجي كه تنها شامل پوشش سقف ساختمان مي‌باشد، بصورت دال يك طرفه‌اي در راستاي ضعيف ديوار،‌ يعني عمود بر درزهاي افقي ديوار، عمل نموده و در صورتي كه بارگذاري ناشي از انفجار بر مقاومت ديوار غلبه نمايد،‌ ديوار و در پي آن سقف سازه فرو مي‌ريزد. همچنين عدم اتصال مناسب سيستم سقف سازه به ديوارهاي باربر اطراف،‌ به خصوص در ساختمانهاي بنايي غيرمسلح كه فاقد كلاف افقي مي‌باشند،‌ امكان حركت نسبي سقف از روي ديوارها و فروريزي آن‌‌ را افزايش مي‌دهد.عدم پيوستگي سقف وديوارها موجب عملكردطره‌اي ديوار گرديده و برامكان حركت نسبي سقف و ديوار مي‌افزايد. اين مسئله در تصوير (8) بطور شماتيك نمايش داده شده است.

سازه هاي بنايي مسلح بشرط اجراي صحيح و مناسب جزئيات اجراي مربوط و حصول پيوستگي‌هاي مورد نياز در اتصالات،‌ كاملترين نوع سازه بنايي را تشكيل مي دهند. نحوه صحيح اجراي جزئيات مذكر در اكثر مراجع معتبر اجرايي مانند دستورالعملهاي منتشره از سوي سازمان برنامه و بودجه، ذكر شده اند. در اين دسته از سازه‌هاي بنايي وجود كلافهاي افقي و قائم عملكرد سازه را در برابر نيروهاي جانبي درون صفحه‌اي و عمود بر صفحه به ميزان قابل توجهي بهبود مي‌ بخشند.

كلافهاي افقي پيوستگي مورد نياز را در سيستم سقف فراهم نموده و از فروريزي آن تا حد زيادي ممانعت مي نمايد؛ و اتصال مناسب كلافهاي افقي و قائم به ديوار،‌ عملكرد ديوار را به سمت دال تختي با تكيه گاه‌هاي ساده در چهار طرف متمايل مي‌كند.

چنانكه ذكر شد ، محصور شدن ديوارهاي باربر در كلافهاي پيرامون آن، نه تنها بر توانايي مقاومت ديوار در بربر بارهاي غيرمترقبه‌اي مي‌افزايد بلكه در افزايش توان خمشي و برشي ديوار در مقابله با بارهاي درون صفحه اي به ويژه نيروهاي ناشي از زلزله، مؤثر مي‌باشد.

ساختمانهاي بنايي مركب،‌ كه آخرين گروه از طبقه‌بندي انجام گرفته را تشكيل مي‌دهند. شرايط بسيار متغيري دارند؛ و بر حسب آنكه از تركيب كداميك از سه گروه پيشين سازه‌هاي بنايي، با اسكلت فلزي يا بتني ايجاد شده باشند،‌ در برابر بارهاي غير مترقبه عملكرد خاصي از خود نشان مي‌دهند. اين نوع از ساختمانها بدليل اتصال نسبتاً مقاوم تيرهاي سقف با ستونهاي داخلي كمتر دچار ريزش سقف در فضاهاي مياني مي‌گردند.

3- روشهاي مقاوم سازي ساختمانهاي آجري در برابر بارهاي غيرمترقبه

3-1- روشهاي طراحي

همواره ممكن نيست تا آناليز يك سازة‌ معمولي را براي تحمل بارهاي غيرمترقبه‌اي ماند تصادم وسائط نقليه و يا انفجار بمب و امثالهم انجام دادن، زيرا مكان و حجم بارگذاري ناشي از بروز چنين حوادثي معمولاً غير قابل پيش‌بيني است، از طرفي در بسياري از موارد طراحي اعضايي كه توان تحمل چنان نيروهايي را داشته باشند پرهزينه و غيراقتصادي خواهد بود. با وجود اين، ناديده گرفتن خطر بارهاي غير مترقبه در طراحي ساختمانها نيز مي‌تواند به عواقب غيرقابل قبولي بيانجامد.

البته مي‌توان بحراني‌ترين فضاها را كه بيشترين ميزان وقوع حوادث را بخود اختصاص مي دهند، تعيين نمود و مقاوم سازي سازه را حداقل براي آن فضاها انجام داد.

در واقع پس از حادثة انفجار در طبقة هجدهم ساختمان پانلي Ronan Point در سال 1968، در لندن، و فرار يكي از پانلهاي خارجي طبقة مذكور، فروپاشي پنج طبقه بالاي آن كه موجب بروز خرابي پيش رونده تا طبقة همكف ساختمان گرديد، توجه محققان بر طراحي ساختمانهاي مقاوم در برابر چنين بارهاي غيرمترقبه‌اي معطوف گرديد.

روشهاي مختلف جهت كاهش اثرات مخرب بارهاي غيرمترقبه بصورت زير دسته‌بندي مي‌گردند:

1- طراحي براي جلوگيري  از وقوع يا محدود ساختن خطر بارهاي غير مترقبه

2- طراحي در برابر بارهاي غير مترقبه به روش غير مستقيم

3- طراحي دربرابربارهاي غيرمترقبه به روش مستقيم يك طراح بسته به ماهيت طرح سازه،‌ اهميت آن واحتمال بروزحوادث غيرمترقبه وهمچنين اطلاعات و آگاهي‌هاي موجود، مي‌ تواند يكي از اين روشهاي طراحي را كه درذيل تشريح خواهند شد، انتخاب نموده و بكار بندد.

3-2- طراحي براي جلوگيري از وقوع يا محدود ساختن خطر بارهاي غيرمترقبه

مقصود از اين قسم طراحي آن است كه احتمال بروز خرابي در سازه با حذف يا دور نمودن علل و منابع وقوع حادثه به حداقل برسد. بدين معني كه مثلاً با ممانعت از ذخيره مواد قابل انفجار در ساختمان از وقوع انفجارهاي مخرب پيشگيري شود و يا با اتخاذ روشهاي حفاظتي خاص،‌ مانند ايجاد حصار و مانع در مجاورت نقاط حساس ساختمان،‌ از تصادم وسائط نقليه با آن جلوگيري بعمل آيد،

3-3- طراحي در بربر بارهاي غيرمترقبه به روش غيرمستقيم

در روش طراحي غير مستقيم طراح سعي مي‌نمايد با ايجاد حداقل استحكام لازم، پيوستگي و شكل پذيري قابل قبولي براي سازه در مقابل نيروهاي غيرمترقبه فراهم آورد. در واقع درا ين روش،‌ طراحي بطور مستقيم بر پاية بارگذاري انفجاري و تصادمي و حوادث مترتب بر آن انجام نمي‌گيرد و صرفاً تدابيري عملي براي حفظ ايمني و يكپارچي ساختمان اعمال مي گردد. در اين راستا،‌ اقدامات زير جهت سيستم ديوارها، سقف و اتصالات قابل اعمال است...


خرید و دانلود  اصول مقاوم سازي ساختمانها




:: برچسب‌ها: رایگان , دانلود , پژوهش , معماری , ساختمان سازی , مقاله ساختمان سازی , ورد , word , مقاله ,
:: بازدید از این مطلب : 103
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 16 شهريور 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : زپو

 سراي دوستي (مركز كودكان خياباني)


فصل 1

ويژگيهاي جغرافيايي و اقليمي منطقه

 

محل مورد نظر براي طراحي، در منطقه 15، شهرداري تهران واقع مي‌باشد. مطالعه ويژگيهاي اقليمي پروژه حاضر، بر اساس آمار 15 ساله (1344-1359 هـ .ش) ثبت شده در ايستگاه كليماتيك مستقر در نمايشگاه بين‌المللي تهران انجام مي‌يابد. ايستگاه نمايشگاه بين‌المللي در ارتفاع 1541 متري با عرض جغرافيايي 57  35 شمالي و طول جغرافيايي 25   51 قرار گرفته است.

در ابتدا توضيحاتي كلي در مورد موقعيت جغرافيايي شهر تهران آورده شده و سپس به تفصيل ويژگيهاي اقليمي منطقه مورد نظر بررسي شده است.

هدف از اين مطالعات دستيابي به اطلاعاتي است كه از طريق آن، مي‌توان معماري بناهاي مورد نظر را تا حد امكان با شرايط و مقتضيات اقليمي انطباق داد و شرايط زندگي و يا بهره‌گيري از فضاهاي مجموعه را با وضعيت آب و هوايي محيط تنظيم نمود.

1-1- خلاصه روند دويست ساله توسعه و گسترش شهر تهران

شهر تهران از حدود دويست سال پيش كه پايتخت اعلام شد تا به امروز تحولات بسياري را از سر گذرانيده است و طي ادوار مختلف توسعه، به كلان شهر كنوني تبديل شده است. شهر تهران عمدتاً در سه مقطع گسترش يافته است؛ اول در زمان صفويه و قاجاريه، دوم در زمان پهلوي اول و سوم در زمان پهلوي دوم. حركت طبيعي گسترش شهر تهران طي دوران صفويه و قاجاريه و به حكومت رسيدن رضاشاه، دچار تحولات جديدي شد. وسعت شهر تهران طي دوران كوتاه حكومت وي به سرعت افزايش يافت و از حدود 24 كيلومتر مربع در سال 1301 هـ . ش به حدود 45 كيلومتر مربع در سال 1320 هـ .ش رسيد. يعني مساحت شهر در ظرف كمتر از 20 سال، تقريباً دو برابر شد. هسته مركزي شهر نيز با توجه به جاذبه شمال شهر و شميرانات به طرف آن كشيده مي‌شود، به طوريكه امروزه مركز تهران از بازار به خيابان انقلاب تغيير مكان داده است، يعني 4 كيلومتر حركت كرده است. در نقشه‌هاي گسترش شهر تهران در دوره‌هاي مختلف، اين تغييرات به وضوح ديده مي‌شود. جمعيت شهر تهران در طي سالهاي 1166 هـ . ش تا 1365 هـ . ش از بيست هزار نفر به 6 ميليون نفر رسيد. يعني 300 برابر و وسعت شهر از 2/7 كيلومتر مربع به 620 كيلومتر مربع رسيد يعني وسعت شهر 76 برابر شد. (1)

1-1-1- تاريخچه هسته تاريخي شهر تهران و مراحل توسعه فيزيكي شهر تهران

نام تهران براي نخستين بار در يكي از نوشته‌هاي تئودوسيوس يوناني در حدود اواخر سده پيش از ميلاد به عنوان يكي از اراضي ذكر گرديده و قديمي‌ترين سند فارسي رد مورد تهران حاكي از آن است كه روستاي تهران قبل از سده سوم هجري قمري وجود داشته است پس از حمله مغول و جنگهاي داخل شهر ري رو به ويراني گذاشت (599 هجري قمري) و تهران رو به گسترش نهاد و سيماي شهر را به خود گرفت. ترقي و رشد شهر نشيني در تهران از دوره صفويه آغاز شد و در زمان شاه طهماسب صفوي در تهران بناهاي تازه و كاروانسراها و برج‌ها و باروهاي مستحكم بنا گرديد.

تهران 4 دروازه به نامهاي دروازه شميران دولاب شاه عبدالعظيم و قزوين فضاي كالبدي به وسعت 4 كيلومتر مربع را حدوداً تحت حصار طهماسبي قرار داشت.

محلات عودلاجان، بازار، سنگلچ، چال ميدان و ارگ سلطنتي از بخشهاي قديمي شهر به شمار مي‌آيند در آن زمان تمام اراضي تهران تا شهر روي و نواحي غربي و شرقي از مزارع پوشيده بود.

در اوايل دوره قاجاريه دو دروازه ديگر به نامهاي دروازه دولت و عمديه در اين محدوده حصار ايجاد شد در سال 1200 هـ . ق آقا محمدخان قاجار در تهران به تخت نشست و تهران رسماً پايتخت كشور شد. و تحولات زيادي را موجب گرديد. تشكيل سلطنت پهلوي سيماي شهر تهران را بار ديگر دچار تحولات زيادي كرد و افزايش جمعيت و به تبع آن ازدياد وسائط نقليه شهري باعث گسترش بي وقفه ساخت و ساز در اطراف تهران شد تا جائيكه تمامي 77 آبادي واقع در پهنه اطراف تهران زير پوشش شهر تهران قرار گرفت.

به علت گران شدن زمين در داخل شهر گرايش ايجاد شهركهاي اقماري در اطراف تهران را گسترش داد سير صعودي جمعيت و توسعه فيزيكي وسعت شهر 4 كيلومتر مربعي را در بدو سلطنت فتحعلي شاه قاجار را به 18 كيلومتر مربع در زمان ناصرالدين شاه و 46 كيلومتر مربع در زمان رضاشاه و 9/716 كيلومتر مربع در حال حاضر را بوجود آورده است.

2-1-1- ساختار جمعيتي شهر تهران

قريب به دو قرن از گسترش شهر تهران و افزايش سريع جمعيت آن مي‌گذرد.

در حدود  سال 1210 هـ . ق (بلديه تهران كه از چهار محله تشكيل شده بود) آمار حدود 50 هزار نفر را تخمين زده شده است و اولين سرشماري در سال 1262 شمسي جمعيت شهر 482/106 نفر و در سال 1365 تعداد 6042584 نفر كه محدوده مناطق بيستگانه شهرداري را شامل مي‌شده است.

جمعيت ايران بر اساس آمارگيري سال 1370 بالغ بر 55837163 نفر در هر كيلومتر داراي بيشترين ميزان تراكم جمعيتي را در كشور شامل مي‌شود.

با توجه به اينكه در هر كشور افراد 15 تا 64 ساله كه در توليد ملي شركت دارند، جمعيت فعال آن كشور مي‌باشند و گروههاي زير 15 سال و بالاي 64 سال معمولاً مصرف كننده محسوب مي‌شوند. در اين سرشماري جمعيت گروههاي زير 15 سال به كل جمعيت تقريباً در تمام استانهاي كشور در صد بالايي را نشان مي‌دهد.

2-1- موقعيت جغرافيايي

شهر تهران در دامنه جنوبي كوههاي البرز و حاشيه شمالي كوير مركزي ايران، در دشتي نسبتاً هموار واقع شده كه شيب آن از شمال به جنوب است و به وسيله دو رود اصلي كرج در باختر و جاجرود در خاور همراه با رودهاي فصلي جعفرآباد يا دربند، دارآباد، دركه و كن كه همگي از شمال به جنوب جريان دارند، مشروب مي‌گردد. شهر تهران از نظر جغرافيايي در عرض شمالي 35 و 35 تا 50 و 35 و طول خاوري 4 و 51 تا 33 و 51 قرار دارد و ارتفاعش در جنوب (پالايشگاه تهران) 1160 متر و در نواحي مركزي (پارك شهر) 1210 متر و در شمال (سعدآباد) 1700 متر است. دشت تهران به طور كلي داراي آب و هوايي گرم و خشك است و فقط نواحي شمالي‌اش كه در دامنه‌هاي كوهستان البرز واقع است، اندكي متعادل و مرطوب مي‌باشد.

هواي شهر تهران در تابستان گرم و خشك و در زمستان معتدل و سرد است. حداكثر دماي ثبت شده حدود 44 درجه و حداقل 8/14- درجه و متوسط سالانه آن حدود 7/16 درجه سانتيگراد است. متوسط بارندگي حدود 320 ميليمتر و دامنه تغييرات آن از 200 تا 400 ميليمتر، از سالي به سال ديگر نوسان دارد. از نظر زمين لرزه، تهران جزء مناطق پرزيان (8 تا 10 درجه مركالي) محسوب مي‌گردد.

3-1- موقعيت طبيعي

شهر تهران در بخشي واقع شده، كه از نظر طبيعي بزرگترين تغييرات را در كنار خود دارد. درياي مازندران در فاصله جغرافيايي 120 كيلومتري محدوده تهران قرار دارد. رطوبت و بارندگي زياد در سواحل آن، نواحي سرسبز شمالي را ايجاد نموده و هواي معتدل را به طرف جنوب هدايت مي‌كند. سلسله جبال البرز، تهران را از سواحل درياي مازندران جدا نموده و مناظر كوهستاني شمال شهر را به وجود مي‌آورد. منطقه تهران در دامنه بلندترين ارتفاعات البرز قرار گرفته، كه از شمال به جنوب داراي شيب‌تندي مي‌باشد. برودت هواي كوهستان و اختلاف درجه آن با دشتهاي گرم منطقه جنوب تهران، وزش باد خنكي را از جانب شمال به جنوب باعث مي‌شود. در جنوب شهر تهران ناحيه بياباني قرار گرفته و هواي آن گرم و خشك است. در قسمت غربي دشت قزوين قرار گرفته كه يكي از مناطق حاصلخيز جنوب كوههاي البرز را تشكيل مي‌دهد.

4-1- پهنه‌بندي خطر زمين لرزه در تهران

مطالعات زمين‌شناسي نشان مي‌دهد كه اصولاً شهر تهران در منطقه زلزله خيز قرار دارد و با توجه به اين نكته، لازم است كه در ساخت و سازهاي تهران به اين نكته توجه كامل شود. اما در همين رابطه بخش‌هايي از گستره تهران در مناطقي از پهنه زمين لرزه قرار دارند كه لازم است از ساخت و ساز در اين نقاط اجتناب شود. اين مناطق عموماً در شمال تهران متمركز شده و مجموعه‌اي از اين نقاط نيز در جنوب شهر تهران به سمت غرب تمركز يافته‌اند. لذا در تمامي طراحي‌ها، مسئله زلزله خيزي بايد مد نظر قرار گيرد. در ايران فعاليتهاي مختلفي جهت شناسايي اين پديده مخرب صورت گرفته، كه در نهايت منجر به تدوين آئين‌نامه طرح و محاسبه ساختمانها در برابر زلزله (نشريه شماره 82 مركز تحقيقات ساختمان و مسكن) شده است. با توجه به اين آئين‌نامه، سازه بايد حتي‌الامكان با پلاني ساده و متقارن طراحي گردد. همچنين بايد داراي سيستم فلزي يا بتني باشد و قدرت انتقال نيروهاي زلزله را داشته باشد.

 

 

5-1- ويژگيهاي اقليمي

شهر تهران با توجه به موقعيت خاص جغرافيائي از آب و هواي كاملاً متفاوتي در طول سال برخوردار است و با توجه به اين موضوع بررسي اقليمي تهران را در يك مجموعه آماري نمي‌توان نشان داد، تهران به 5 حوزه اقليمي تقسيم شده است لذا با در نظر گرفتن اين مطلب تنها آمار مربوط به حوزه مورد نظر بررسي شده است.

1-5-1- دما

بر اساس امار تحليل شده 15 ساله ايستگاه نمايشگاه بين‌المللي تهران، سردترين ماه سال، دي با حداقل 4/3- درجه و گرمترين ماه تير با حداكثر 4/33 درجه است. براي گرمايش با توجه به حرارت پايين مي‌توان از وسايل مكانيكي خصوصاً نوع غير مرطوب آن در ساختمانها استفاده كرد. به طور كلي آب و هواي حوزه شمالي تهران در تابستان نسبتاً مناسب و در زمستان سرد است. مطلق درجه حرارت ثبت شده در طي 15 سال در حوزه شمالي حداقل 5/13- درجه و حداكثر مطلق 39 درجه است. ميانگين مطلق درجه حرارت در فصول مختلف سال در اين حوزه از 5/7- تا 7/35 تغيير مي‌كند.

2-5-1- ميزان بارش

بر اساس آمار بارندگي دوره 15 ساله (1344 تا 1359) در حوزه شمالي شهر تهران، ميزان بارندگي در اين منطقه از 300 تا 500 ميليمتر در فصول مختلف سال متغير بوده است و حداكثر ميزان بارندگي در ماه اسفند به ميزان 82 ميليمتر است. در ماههاي آذر، دي و بهمن، بارندگي در اين حوزه متداول است. ماههاي خرداد، تير، مرداد و شهريور با بارندگي محدود از كم بارانترين ايام در اين حوزه مي‌باشد. با توجه به نمودار ميانگين دماي روزانه و بارش ماهانه، فصل خشك حوزه شمالي، از ماه تير شروع شده و تا شهريور ادامه مي‌يابد. حداكثر مطلق ثبت شده بارندگي طي يك ماه در اين حوزه 185 ميليمتر است و ميانگين مجموع بارندگي ساليانه در طي اين 15 ساله 409 ميليمتر گزارش شده است.

3-5-1- رطوبت نسبي

متوسط حداكثر ميزان رطوبت نسبي در حوزه شمالي مربوط به ماههاي آذر و دي است كه ميزان رطوبت به 76 تا 79 درصد مي‌رسد و حداقل آن مربوط به ماههاي تير، مرداد، شهريور مي‌باشد كه اين ميزان بين 40 تا 43 درصد است. از رابطه بين ميزان رطوبت و دما استنباط مي‌گردد كه ماههاي سرد اين حوزه داراي رطوبت كافي و در فصول گرم از ميزان رطوبت كاسته شده و در حدود نامناسبي قرار دارد.

4-5-1- روزهاي يخبندان

آمار ميانگين دوره 15 ساله حوزه شمالي نشان مي‌دهد كه در اين حوزه در طول سال به طور متوسط 73 روز يخبندان طي ماههاي آبان الي اسفند به وقوع مي‌پيوندد كه حداكثر آن در ماه دي و حداقل آن در ماه آبان گزارش شده است.

5-5-1- روزهاي باراني

تعداد روزهاي باراني كه در آن بيش از 1 ميليمتر در حوزه شمال تهران باران باريده است، بر اساس آمار 15 ساله مورد مطالعه، به صورت ميانگين 57 روز مي‌باشد. حداكثر باران كه در طي يك ماه باريده، در طي اين دوره آماري 185 ميليمتر و طي يك روز 5/24 ميليمتر گزارش شده است. در طي آمار ثبت شده 15 ساله در ماه شهريور در اين حوزه بارش نبوده و بيشترين بارش متداول در ماه اسفند با ميانگين 9 روز مي‌باشد... 


خرید و دانلود  سراي دوستي (مركز كودكان خياباني)




:: برچسب‌ها: رایگان , دانلود , مقاله , تحقیق , ورد , word , مقاله معماری , مقاله ساختمان سازی , سراي دوستي , مرکز کودکان خیابانی ,
:: بازدید از این مطلب : 111
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 15 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : زپو

 پيرامون يك شاخصه شرايط صحت و ايمني پلها


- مقدمه

در بيستمين جلسه كميته پيرامون پلهاي راه كه در فوريه 1992 برگزار شد، يك نظرسنجي در رابطه با، مديريت پل- پيرامون شاخصي از شرايط صحت و ايمني پلهاي در حال استفاده پيشنهاد شد.

سرانجام تصميم گرفته شد كه اين نظرسنجي، در جلسه كميته اجرايي كه در 27 ماه مه همان سال در بروكسل برگزار شد، انجام بگيرد.

اين نظرنسجي، به منظور روشن نمودن وضعيت و گرايش هاي فعلي مديريت پلهاي در حال استفاده از طريق جمع آوري دانش و اطلاعات در رابطه با مديريت پل در كشورهاي مختلف، انجام گرفت. نتايج اين نظرسنجي، بعدها مي تواند در ارتقاي تكنيكهاي بازرسي و تشخيص، مورد استفاده قرار بگيرند.

پرسشنامه هاي نظرسنجي در ميان كشورهاي مختلفي توزيع شد و بطور كلي هفده، كشور به اين پرسشنامه‌ها، پاسخ دادند (به جدول1-1 نگاه كنيد) اين نظرسنجي براساس اطلاعات جمع آوري شده تكميل شد. اين گزارش، نتايج نظرسنجي و اطلاعات كسب شده را ارائه مي نمايد و پيشنهادي در راستا و موضوعات مديريت پل در آينده، مطرح مي نمايد.

هدف و گستره نظرسنجي

ساختارهاي پل، حلقه هاي ارتباطي مهمي را در يك سيستم راه، ايجاد مي نمايند. پلها، يكي از بخشهاي راه هستند كه نياز به بيشترين توجه دارند و 30 درصد از سرمايه گذاريهاي كلي در بخش راه را به خود اختصاص مي دهند. پلها، راههايي كليدي به منظور تضمين ايمني ترافيك راه، هستند و پلها نقش مهمي در حفظ و نگهداري محيط زيست دارند. نيمه دوم قرن بيستم، شامل توسعه جهاني چشمگيري در زمينه ترافيك راه بوده است كه طي آن رشد قابل ملاحظه اي در تعداد پلهاي احداث شده طي دهه 1950 و 1960 صورت گرفته است (جدول 2-1). هرچند اين رشد در دهه 1970 به اوج خود رسيد. با اين حال، بسياري از كشورها، براي احداث راهها، همچنان نياز به سرمايه گذاري در پلها دارند.

طبق اطلاعات جمع آوري شده، طول اجرا شده در هر كشور متفاوت است. بنابراين به منظور مقايسه شرايط پلهاي راه در ميان كشورها، حتي الامكان از نقطه نظري برابر، اين گستره با اطلاعات دقيق، بعنوان «راه اصلي» تعيين و تعريف شده است (به ضميمه، جدول 1 نگاه كنيد).

 

از سوي ديگر، سرمايه گذاري در تعمير و نگهداري پلهاي از قبل ساخته شده، نيز حائز اهميت مي باشند. پلهايي كه در دهه 1950 ساخته شده بودند، در حال حاضر بالغ بر سي سال است كه در حال استفاده بوده اند. اين امر نياز به توجه بيشتر در رابطه با تعمير ونگهداري پل كارا و امن را به منظور نگهداري و تداوم راههاي تردد، مي طلبد. به منظور حفظ حراست از منافع عمومي، لازم است كه نگهداري موثري از پلهاي موجود به منظور افزايش طول عمر آنها، بعمل آيد.

از يك نقطه نظر واحد، شرايط موجود، امكان سرمايه گذاري نامحدود را نمي‌دهند و سرمايه گذاري در سيستم راه به موثرترين و كارآمدترين روش، موضوعي مشترك براي كليه كشورها مي باشد. به همين ترتيب، لازم است كه درك و شناخت دقيقي از شرايط حاضر و آتي پلها داشته باشيم و تصميم گيريهاي معقول و متقاعد كننده اي در رابطه با توزيع و تقسيم بودجه ها از نقطه نظر حفظ و نگهداري راههاي تردد و محيط زيست در حين توجه به شرايط موجود، داشته باشيم.

مقوله مديريت پل اخيراً در پاسخ به اين نيازها، مطرح شده است. كميته C11 به اين مقوله، بعنوان يك استراتژي براي مواجهه با موضوعات گسترده مربوطه، به منظور تضمين ايمني و توانايي استفاده از پلهاي موجود به نحوي كه در گزارش OECD تعريف شده بود، به خوبي واقف است.

فعاليت هاي خاص، موضوعات گسترده اي از اين قبيل را در بر مي گيرند:

-      تكميل و روز آمد كردن موجودي پلهاي در حال استفاده و اطلاعات مربوطه

-      تخمين هاي بودجه و توزيع هاي آن

-      برنامه ريزي بازرسي

-      آموزش و پرورش پرسنل بازرسي و تعمير و نگهداري

-      تجهيزات و متدهاي بازرسي

-      دسترسي به كليه اطلاعات مربوط به پلها

-      تشخيص شرايط صحت و ايمني

-      تعمير و تقويت

-      برنامه تعويض و جايگزيني

-      كنترل ترافيك

كميته C11 موضوع مديريت پل را برگزيد، به اين دليل كه از نقطه نظر نيازهاي فعلي در جاييكه مديريت و نگهداري پل به منظور ايمني راه و حفظ و نگهداري زيست محيطي، ضروري است، بسيار مهم است كه يك سازمان بين المللي، تئوري مثبتي را در رابطه با متدهاي كارآمد براي مديريت پل، براساس تجربيات و مفاهيم انفرادي استفاده شده در كشورهاي مختلف ارائه نمايد.

با اين حال، تفاوتهايي در تاريخچه مديريت پل و در سطوح گسترش و ارتقا كه بدليل تفاوت در شرايط جوي، تاريخ، فرهنگ و شرايط ارتقاي راه در كشورهاي مختلف، هستند، وجود دارد. بنابراين، تصميم بر اين گرفته شد كه تا دوره جلسه 1995 مونترال، اين تحقيق، بر روي موضوع مشترك يك، شاخصه اي از شرايط صحت و سلامت پلهاي در حال استفاده، متمركز شده چرا كه اين موضوع بخش عمده اي از فعاليت هاي مديريت پل را در بسياري از كشورها، تشكيل مي دهد. پس از اين موضوع، تكنيك بازرسي و تشخيص كه به منظور شناسايي شرايط پلهاي در حال استفاده، مورد بررسي قرار گرفت.

اين گزارش، نتايج اين نظرسنجي را كه طبق موارد و دسته هاي زير، جمع بندي شده اند، ارائه مي نمايد:

1) سيستم هاي بازرسي و مجموعه قوانين استفاده شده براي شناسايي پيشينه و سابقه پلها در كشورهاي مختلف.

2) سبكها و شرايط فعلي تكنيكهاي بازرسي كه در حال استفاده هستند يا در كشورهاي مختلف، توسعه يافته اند.

3) مثالهايي از تكنيكهاي تشخيصي.

3- سيستم هاي بازرسي و مجموعه قوانين1-3- موارد عمومي:

به منظور نگهداري و مديريت موثر پلهاي در حال استفاده، چند سري فرآيند بايد بطور سيستماتيك بكار گرفته شوند تا شرايط تخريب، شناسايي، پيوستگي و اتصال آن، بررسي و هرگونه معيارهاي مخالف، مشخص شوند. بعنوان مثال فرايندهايي از بازرسي گرفته تا تشخيص. بنابراين، ضروري است كه استانداردها يا دستورالعمل هايي كه اين موارد را تصريح مي نمايند، استمرار پيدا كنند.

تركيبات متنوع و گسترده اي از طبقه راه و تعداد، نوع و تاريخ احداث پلهايي كه تحت مديريت هستند، در هر كشوري، وجود دارد. استانداردهاي بازرسي، يا دستورالعمل هايي كه در هر كشوري، در پاسخ به شرايط انفرادي به منظور كشف آسيب پل، وضع شده اند، ميزان پيوستگي را شناسايي و در مورد لزوم تعمير يا جايگزيني، قضاوت مي نمايند. نتايج چنين بازرسيهايي در پايگاههاي اطلاعاتي كامپيوتري، در بيشتر كشورها، استمرار پيدا مي كنند، چرا كه اين نتايج، براي بازرسيهاي بعدي‌و كارهاي تعميراتي، ضروري هستند. اين استانداردها، دستورالعمل‌ها، نتايج جمع آوري شده بازرسيها و متدهاي بازرسي، براي هر كشوري، در زمينه اداره و كنترل پلهاي مشابه، بسيار مفيد هستند.

2-3- استانداردهاي بازرسي يا دستورالعمل‌ها

هر كشور گزارش كننده، استانداردهاي بازرسي و دستورالعمل هاي وضع شده خاص خودش را دارد. يكي از بكارگيريهاي اوليه استانداردها و دستورالعمل هاي موجود وضع شده، در امريكا و در سال 1970، صورت گرفت.

در هر كشوري مبناي بكارگيري بازرسي، در استانداردها و دستورالعمل ها، مشخص شده است، جاييكه مهندسان، مي توانند متدهاي واقعي قابل استفاده را تعيين نمايند.

مطالب و محتواي استانداردها و دستورالعمل ها در هر كشوري مي تواند، متفاوت باشد، برخي از آنها براساس نوع ساختار طبقه بندي مي شوند (مانند سازه روزميني، سازه زير زميني و تجهيزات فرعي)، در حاليكه، سايرين براساس نوع بازرسي، گروه‌بندي مي شوند.

در بيشتر كشورهاي تحت مطالعه، بازرسي اصلي، به تفصيل شرح داده شده اند اين جزئيات شامل هدف، تناوب، سيستم/ متد، موضوع و اقلام، ثبت نتايج بازرسي و ارزيابي نتايج بازرسي مي باشد. همچنين در بسياري از كشورها، براي هر تعمير و يا تعويض توصيه شده براساس نتايج بازرسي، اين توضيحات، ارائه مي شوند.

 هدف و گستره بازرسي

هر كشوري، از بازرسيهاي عمومي براي كشف زود هنگام تخريب، بازرسيهاي كامل براي ارزيابي سالم بودن و نياز به تعمير و ساير بازرسيها براي منظورهايي خاص، استفاده مي نمايد. از ميان آنها، بازرسيهاي عمومي و كامل، بصورت ادواري بكار گرفته مي شوند. بازرسيهاي خاصي در صورت لزوم، مانند پس از يك مورد غيرعادي يا آسيب شديد، يا زمانيكه بواسطه نتايج يك بازرسي كامل و مشروح، نياز به بازرسي ديگري مي باشد، بكار گرفته مي شوند.

بازرسيهاي عمومي، در طول بررسيهاي راه روزانه، انجام مي گيرند كه از طريق بررسيهاي بصري (از درون يك خودرو) رويه  جاده، درزهاي انبساط سيستم‌هاي زهكشي و غيره و همچنين از طريق مطالعات دورازمحل سازه‌هاي روزميني و زيرزميني، اينكار، انجام مي گيرد.

بازرسيهاي تفصيلي و خاص بصورت عيني و در مجاورت سازه از داربست موقتي يا خودروي بازرسي، انجام مي‌گيرند. همچنين از تجهيزات بازرسي نيز استفاده مي‌شود.

متد بازرسي

علاوه بر بازرسيهاي بصري، بازرسي هاي به كمك تجهيزات نيز در بيشتر كشورها، انجام مي گيرد كه طي آن، بازرسان ابزار و وسايل را حمل مي نمايند (مانند دوربين دوچشمي، اندازه‌گيريهاي ترك خوردگي و دوربين).

در زمان بازرسي، ممكن است، عكس نيزگرفته شود و شرايط بازرسي در قالب نقشه، ثبت شوند. برخي از كشورها، علاوه بر اينها، از آزمايش چكش، حرارت سنج سطح، نوار ضبط صوت‌ها، اندازه‌گير درز يا شكاف ترازياب، آشكارساز كلريد و غيره، استفاده نمايند. در سوئد، اندازه گيري از طريق كامپيوترها نيز، گسترش پيدا كرده است.


خرید و دانلود  پيرامون يك شاخصه شرايط صحت و ايمني پلها




:: برچسب‌ها: رایگان , دانلود , مقاله , ورد , مقاله معماری , مقاله ساختمان سازی , مقاله مهندسی , پژوهش , تحقیق , معماری , پيرامون يك شاخصه شرايط صحت و ايمني پلها , تكنيكهاي بازرسي براي اعضاي بتني سازه , واكنش قليا , واكنش سيليس , واكنش بتن , كاربردهاي GPR براي ارزيابيهاي كف پل , آزمايش غيرمخرب پلهاي بتني از طريق سيستمScorpion , سيستم بازرسي خودكار تاوه RC , راديوگرافي گاما , راديوگرافي , راديوسكوپي , word ,
:: بازدید از این مطلب : 108
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 25 خرداد 1395 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6341 صفحه بعد